اکنون هنگام چه کاری است؟
در واقع بیشتر مردم به صورتی زندگی می کنند که من آن رابیماری واگیر دارمی نامم .
به نظر من زندگی شبیه رودخانه ای است که بیشتر مردم بدون اینکه واقعا مقصد معینی داشته باشند وارد آن میشوند.درنتیجه زمانی نمی گذرد که خود رابه دست جریان آب می سپارند یعنی به دست وقایع جاری ومشکلات جاری ووقتی به محل انشعاب رودخانه می رسند نمی دانند کدام مسیر را انتخاب کنند!
وبه کجا بروند بلکه خود رابدست آب رودخانه می سپارند ومانند خیل عظیم مردم به جای اینکه مطابق ارزشها واعتقادات خود زندگی کنند توسط شرایط محیط به این سووآن سو رانده می شوند .
در نتیجه زمام زندگی خود رااز کف می دهند. آنها همچنان در ناآگاهی می مانند تا اینکه روزی صدای آبشار آنها رااز خواب بیدار می کند و می بینند در چند قدمی آبشار در قایقی بدون پارو نشسته اند .
تازه به خود می آیند و متوجه سرازیری آب می شوند .اما خیلی دیر شده است و در معرض سقوط هستند .
اگر به مشکلات اصلی خود توجه کنید می بینید اگر قبل از آنکه به مرحله سقوط برسید تصمیم بهتری می گرفتید از همه ی مشکلات جلوگیری می شد .
وقتی دچار جریان تند و امواج خروشان رودخانه شدیم چه کاری از ما ساخته است؟
جز اینکه پارو های خود را دررودخانه بیندازیم ¸ یا دیوانه وار بیهوده بر خلاف جریان آب ودر مسیری تازه پارو بزنیم و یا تصمیم بگیریم که همچنان به پیش برویم .
مقصد خود را پیشاپیش مشخص کنید و طرح ونقشه ای را در دست داشته باشید که در مسیر زندگی بتوانید درست تصمیم بگیرید.
مساله این است . اکنون انتخاب می کنی که هنگام چه کاری باشد ؟ تو تمامی این فرصت ها را داشته ای و اکنون زمان آن رسیده ایت که انتخاب کنی این بار چه چیز را می خواهی تجربه کنی این لحظه ابدی است هنگام تصمیم گیری جدید تو . جهان در انتظار تو وتصمیم توست و برای آنچه می خواهی انجام دهی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر