۱۳۸۶ شهریور ۳۰, جمعه

شکنجه یک هم وطن در ملا عام ؟

راستی که چرا ما انسانها با یکدیگر چنین میکنیم؟ آیا سزاوار است که در قرن حاضر که بشر در اول تکامل فرهنگی و صنعتی و علمی خود رسیده اینگونه وحشیانه و با کمال بی رحمی با همنوع خود عمل کند؟ آیا با دیدن این تصاویر ما باید به این فکر بیفتیم که چرا این انسانها باید اینگونه زجر بکشند؟ و یا اصلا این تصاویر سئوال بر انگیز نیست؟ راستی که چه شد که ما به این وضع و حال افتادیم؟ آیا روزگار از اول همچنین بوده؟ آیا ما انسانها باید با همدیگر اینگونه رفتار کنیم؟ اصلا اگر مجرم و خلاف کار با این مجازاتها مجازات میشد که الان باید مدینه فاضله میداشتیم. پس ایراد کار ما از کجاست؟ آیا کسی غیر از ماست که مقصر است؟ آیا این خود ما نیستسم که باید به داد خودمان برسیم؟ یا اینکه راه آسان تر را انتخواب کنیم و تقصیر را به گردن دیگران بیندازیم؟ آیا هیچ راه حلی برای این تبعیض های انسانی و ملیتی و مذهبی ارائه نشده؟ و یا شده و ما عقب مانده ایم؟ جالب است که بدانیم راه حل تمام مشکلات فکری و مشکلات اجتماعی و مشکلات اقتصادی دنیا در ۱۶۴ سال پیش در "ایران" توسط یک فرد " ایرانی" به دنیا ارائه شد ولی ما نشنیدیم. او آمد و زندگیش را فدای آموزش ما کرد و ما نشناختیمش. سر انجام او به حکم علمای زمان در تبریز به اعدام محکوم شد و تیر باران شد. خوشا بحال کسانی که او را شناختند و راه انسان دوستی و بشریت از او آموختند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر