۱۳۸۸ آذر ۲۹, یکشنبه

آيت الله منتظري به ملكوت اعلا پيوست روحش شاد

آیت الله منتظری برخلاف بسیار ی از همکسوتان خود در حصار تحجر دینی محبوس نماند و به قرائتی عرفانی و هومانیستی از دین رسید، قرائتی که با ساختار خشن و ضد انسانی و حتی ضد اسلامی رژیم حاکم در تضاد افتاد. درگذشت این فقیه عالیقدر و انساندوست و آزادی خواه، برای مردم میهن ما و برای بسیاری مسلمانان جهان ضایعه ائی بسیار بزرگ است بیشتر از آنرو که در لحظه ائی که ما به او بیشترین احتیاج را داشتیم از میان ما رفت. هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است در جریده عالم دوام وی فقیه عالیقدر مبارز آزاد اندیش دینی و معلم بسیاری از روشن اندیشان دینی امروز میهنمان، حضرت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری به دیار حق شتافت. روانش شاد باد! منتظری از زمره آن چهره های تاریخی و دینی بود که به آنچه در باره فرهنگ ایثار و پیکار آشورائی گفته و اندیشیده و آموزیده بود عمل کرد و آموزه های خویش به دیگران را در زندگی خویش بکار بست و خود نمونه ائی از این آموزه ها بود. منتظری شرف دینی و عزت فردی خود را به زر و زور نفروخت، به کرنش نیفتاد مگر دربرابر خدائی که بدان باور داشت. او به اریکه پر تلالئو قدرت نه! گفت. منتظری در بدترین هنگام از میان مردم ایران رفت و نماند تا میوه آزادی را که بپای کاشت و پرورشش زحمت کشیده بود مزه کند. زندگی او در پیکار برای عقیده اش آن چنان که پیشوایش حسین ابن علی گفته بود: («انما الحیات عقیدة الجهاد» زندگی یعنی جهاد در راه عقیده ). گذشت و چندی از نزدیکشان را، ازجمله فرزند و دامادش را در این راه از دست داد. آیت الله منتظری برخلاف بسیاری از همکسوتان خود در حصار تحجر دینی محبوس نماند و به قرائتی عرفانی و هومانیستی از دین رسید، قرائتی که با ساختار خشن و ضد انسانی و حتی ضد اسلامی رژیم حاکم در تضاد افتاد. درگذشت این فقیه عالیقدر و انساندوست و آزادی خواه، برای مردم میهن ما و برای بسیاری مسلمانان جهان ضایعه ائی بسیار بزرگ است بیشتر از آنرو که در لحظه ائی که ما به او بیشترین احتیاج را داشتیم از میان ما رفت. من بسهم خود بعنوان کسی که برای وی احترم قلبی بسیار قائل بوده است مراتب تسلیت و تآثر قلبی خودم را به خانواده محترم وی و به عموم مسلمانان آزاد اندیش میهنمان و جهان صمیمانه تسلیت میگویم. روحش شاد و خاطره اش جاودان باد

۱۳۸۸ آذر ۲۶, پنجشنبه

رفسنجاني : اگر برخي با ارعاب و فضا سازي دنبال حل مسائل هستند سخت در اشتباهند

اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان رهبری، با انتقاد از رفتارهای حذفی گفته است انمی توان مسائل موجود را از طریق «ارعاب و فضاسازی» حل کرد. رییس مجلس خبرگان همچنین در واکنش به اظهارات تند محمد یزدی گفته است که سال‌هاست جواب من به آقای یزدی درخواست شفا برای ایشان و ارسال سلام است. آقای هاشمی رفسنجانی که در جمع برخی از روحانیان و وعاظ در آستانه ماه محرم سخن گفته است در پاسخ به درخواست اجازه برخی از حاضران در مورد پاسخگویی به مسائل طرح شده علیه وی گفته است که برخی شهرت خود را از راه اهانت به دیگران می خواهند که جواب اینگونه افراد سکوت است و دعا برای هدایتشان.بیشتر بخوانید:حمله شدید محمد یزدی به رئیس مجلس خبرگان و رهبران معترضانوزیر اطلاعات: سخنان رفسنجانی تکرار حرف سران فتنه استدفتر هاشمی رفسنجانی: وزير اطلاعات مروج اخبار دروغ شده استکروبی به یزدی: منابع خود را عوض کنید تا فضا را شوخی نگیرید در روزهای اخیر بر حجم حملات حامیان دولت به اکبر هاشمی رفسنجانی و نیز رهبران اصلاح‌طلب افزوده شده است و علاوه بر اظهار نظرهای تند برخی حامیان دولت از جمله روح‌الله حسینیان، سید حمید روحانی و مجتبی ذوالنور، آیت‌الله محمد یزدی عضو شورای نگهبان و نایب رئیس مجلس خبرگان هم با انتقاد شدید به دیدگاه‌های رئیس مجلس خبرگان در مورد انتخابات، وی را به ایجاد تقابل میان مردم و سپاه و دوری از رهبر ایران متهم کرد. اکنون آقای هاشمی رفسنجانی در واکنش به این گونه حملات می‌گوید که «متأسفانه ایشان (آقای یزدی) بر اثر مشکلات جسمی، گاهی دچار عصبانیت می‌شود و عجولانه اعلام نظر می‌کند» و «سال‌هاست که جواب من به آقای یزدی درخواست شفا برای ایشان است». وی همچنین انحصارگرایی و برخورد حذفی را مانعی در رسیدن جامعه به تعادل خوانده و تصریح کرده است که «اگر برخی فکر می‌کنند با ارعاب و فضاسازی می‌توانند مسائل را حل نمایند، در اشتباهند و اگر هم به صورت ظاهری آن را حل کنند پس از گذشت زمان کوتاهی آن موضوع وسیع‌تر از گذشته مطرح خواهد شد». این مقام ارشد جمهوری اسلامی همچنین گفته است که «منافقین از ابتدای انقلاب تلاش می‌کردند که هر شخصیت روحانی که در انحرافات عقیدتی آنها همراهی‌شان نمی‌کرد، حذف فیزیکی و شخصیتی نمایند و امروز نیز در پوشش‌های دیگر در حال فعالیت هستند». پیش از آقای هاشمی رفسنجانی، مهدی کروبی از نامزدهای معترض انتخابات ریاست جمهوری و از رهبران اصلاحات نیز در پاسخ به اظهارات محمد یزدی به وی توصیه کرده بود که منابع خبری خود را عوض کند تا فضای سیاسی کنونی را «جوک و شوخی» نپندارد و پیشنهاد داده بود که از منصب و مسئولیت‌های خود کناره‌گیری کند تا تحت فشار و از روی بی‌اطلاعی و ناچاری سخنی ناصواب نگوید. تأکید دوباره بر نقش مردم این نخستین بار نیست که محمد یزدی در ماه‌های اخیر آشکارا به انتقاد شدید از دیدگاه‌های اکبر هاشمی رفسنجانی پرداخته است. پیش از این تنها یک روز پس از برپایی نماز جمعه ۲۶ تیرماه به امامت آقای هاشمی رفسنجانی، محمد یزدی در جمع خبرنگاران حاضر شد و به دیدگاه‌های طرح شده از سوی رئیس مجلس خبرگان اعتراض کرد. وجه مشترک سخنان اکبر هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه ۲۶ تیرماه و نیز در جمع دانشجویان در مشهد، علاوه بر رخدادهای انتخاباتی، تأکید ویژه بر نقش مردم در ادامه حیات جمهوری اسلامی بود که هر بار با واکنش تند محمد یزدی روبه‌رو شد. این بار نیز آقای هاشمی رفسنجانی در جمع برخی روحانیون «تداوم انقلاب اسلامی» را در گرو حمایت مردم و حفظ مناسب رابطه آنها با با حکومت ارزیابی کرده است. وی گفته است که باید به گونه‌ای با مردم رفتار شود که آنها احساس کنند نظام به دنبال احقاق حقوق آنها و حفظ کرامتشان است. آقای هاشمی رفسنجانی همچنین گفته است که قانون اساسی در فصول مربوط به تبیین حقوق مردم، بسیار خوب تبیین شده و مسئولان باید تلاش کنند تا با اجرای کامل آن اعتماد جامعه را تقویت کنند. رئیس مجلس خبرگان ادامه داده است که «بر اساس آموزه‌های امام، حرکت در کنار مردم، مهم‌ترین عامل پایداری نظام است».

۱۳۸۸ آذر ۲۲, یکشنبه

اطلاعيه ارتش و پاره كردن عكس ايت ا.. خميني دو سناريو كودتا چيان

در چند روز گذشته و تقریبا همزمان با به میدان آوردن سناریوی "پاره شدن عکس آیت الله خمینی"، یک طرح دیگری هم کلید زده شد که کمتر به آن توجه شد. نه تنها به آن توجه کافی نشد، بلکه باعث فریب برخی سایت ها و وبلاگ ها هم شد. یعنی سناریوی اعلامیه ارتشی ها در دفاع از جنبش سبز! هر دو سناریو را ستاد کودتای 22 خرداد، بعنوان راه حل گریز از دهه اول محرم – بویژه تاسوعا و عاشورا- و گرفتار آمدن در محاصره تظاهرات توام با عزاداری "حسینی" مردم به اجرا گذاشت. ارتش در 6 ماه گذشته به دور از حوادث خیابانی بوده و از این نظر احترام و اعتباری را در میان مردم برای خود فراهم آورده است. یعنی همان چیزی که سپاه و بسیج در این شش ماه به تاراج دادند و اکنون شنیده می شود که در میان برخی از فرماندهان سپاه انتقادهای تندی به سیاست های رهبر و فرمانده سپاه و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح دراین ارتباط شکل گرفته است. با اطلاعیه مجعول و مجهولی که بنام ارتش در روز 16 آذر در یک محفل خارج از کشور قرائت شده و فیلم آن نیز بلافاصله در شبکه یوتوب قرار گرفته، چند هدف زیر دنبال شده است: 1- شماری از فرماندهان کودتاچی سپاه جانشین فرماندهان کنونی ارتش شوند. 2- ارتش را به بهانه تکذیب و خنثی سازی این اطلاعیه مجبور به صدور اطلاعیه ای علیه جنبش سبز و موسوی و کروبی کنند. 3- رهبران جنبش سبز نظیر موسوی، کروبی، خاتمی و حتی رفسنجانی را متهم به تبانی با ارتش برای کودتا کنند. سناریوی اطلاعیه ارتش نیز مانند سناریوی پاره کردن عکس آیت الله خمینی در دانشگاه که بصورت "دوقلو" به اجرا گذاشته شد، یکبار دیگر به همه دست اندرکاران امور خبری نشان داد که تنها حسن نیت و احساسات برای همراهی با جنبش مردم کافی نیست. باید شرایط حاکم بر کشور، عمق کودتا، پایگاه و خواستگاه اقتصادی کودتا و تجربه 30 ساله کودتاچی ها را شناخت و با مراجعه بی وقفه به موارد مشابه و کوچکتر گذشته، سناریوهای جدید را بازشناخت و رسوا کرد. حاکمیت کودتا، بشدت نگران دهه اول ماه محرم است. آنها بشدت از روحانیونی که حاضر به قبول و تائید کودتا و دولت کودتا نشده اند زخم خورده اند. آنها تمام تلاش خود را کرده و می کنند تا در جبهه سبز شکاف ایجاد کنند و در درجه اول روحانیت را از پشت جبهه جنبش سبز جدا کنند. صحبت از حاکمیت بر افسانه ای ترین ثروت است و برای دفاع از این حاکمیت کودتا کرده اند. آنها که کودتا کرده اند، آنها از فجیع ترین روش ها در 6 ماه گذشته پرهیز نداشته و تا حد تجاوز به پسران و دختران بازداشتی در بازداشتگاه ها پیش رفتند، چطور ممکن است از پاره کردن عکس آیت الله خمینی و یا اطلاعیه صادر کردن بنام ارتشی ها پرهیز کنند و اگر سناریوهائی از اینگونه باعث نجاتشان از بحران مشروعیت و خروج از محاصره مردم شود، از آن چشم بپوشند؟

۱۳۸۸ آذر ۱۱, چهارشنبه

16 آذر روز دانشجو گراميباد

بررسی اجمالی پیش شرایط تاریخی ـ سیاسی 16 آذر 1332 یک ضرورت ملی است تا اینکه نظریات ارائه شده اولا متکی بر واقعیتهای عینی باشند و ثانیا بتوانند تصویر مشخصی را برای خوانندگان مجسم بسازند. درباره‌ی كودتای بيست‌ و هشت‌ مرداد يك‌ طرح‌ كلی در بین محققین ایرانی رواج‌ يافته‌ است كه‌ از سال‌های 1320 تا 1332 انگلستان‌ درايران‌ نقش‌ مسلط‌ را داشت‌ و نهضت‌ ملی شدن‌ صنعت‌ نفت‌ عليه‌ سلطه‌ استعمار بريتانيا بر نفت‌ ايران‌ ايجاد شد. بعد امريكائيها آمدند و با كمك‌ انگليس‌ها عليه‌ نهضت‌ ملی شدن‌ نفت‌ كودتا كردند و دولت‌ مصدق‌ را ساقط‌ كردند. بعد از كودتای بيست‌ و هشت‌ مرداد امريكائيها به منزله قدرت‌ برتر و سلطه‌گر تا اواخر 1357 در ايران‌ حضور همه جانبه داشتند. قبلاً نقش‌ انگليسيها در كودتای بيست‌ و هشت‌ مرداد البته‌ خيلی كم‌رنگ‌ مطرح‌ میشد، اما فعلا با توجه‌ به‌ اسنادی كه‌ منتشر شده‌ اند، مردم ديگر نميگويند كودتای امريكايی بيست‌ و هشت‌ مرداد، بلكه‌ كودتای انگليسی - امريكايی بيست‌ و هشت‌ مرداد 1332. چون‌ نقش‌ سازمان‌ جاسوسی و اطلاعاتی انگليس‌ هم‌ در كودتای بيست‌ و هشت‌ مرداد الان‌ خيلی مسجل‌ شده‌ و دو سازمان‌ جاسوسی انگليس‌ و امريكا متحداً اين‌ عمل‌ را انجام‌ داده‌اند. این نشانی از دخالت مستقیم امپریالیزم غربی در مسائل درونی و تعیین تقدیر تاریخی ـ سیاسی کشورمان میباشد. پی آمد این کودتای ننگین، به مصدر قدرت رساندن یک دیکتاتور دلقک بود که بعد از آن جناحهای راست و چپ و همچنین حزب توده را ختنه سیاسی کرده و در ایران یک جو هار ضد سوسیالیستی وضدکمونیستی به وجود آوردند تا اینکه ریشه های امید آزادی ایران را هرس بکنند زیرا که آزادی جهان بینیهای مختلف سم کشنده ای برای مونارشی ایران بود و تجربیات تاریخی بر آن را اثبات میکنند. بعد استقرار خفقان سیاسی در ایران، شاه هر نوع آزادی را اعم از آزادی بیان،آزادی اندیشه، آزادی مطبوعات، آزادی پژوهش و غیره را در کلیت جامعه ایران قدغن کرد و برای پیشگیری از عوارض آزادی، زندانهای سیاسی را با مدرنترین وسایل شکنجه برای متفکرین، شعرا، نویسندگان و دانشمندان روشنفکر ساخت. این دیکتاتور دلقک دستور داد بهترین آزادیخواهان و وطن پرستان ایران را اعدام بکنند. قیام دانشجویان در 16 آذر 1332 ضربه شست تاریخی بر علیه شاه دیکتاتور و همزمان روز تولد جنبش دانشجوئی در ایران بود. این گوشمالی تاریخی ـ سیاسی نمادی برای تسطیح راه آزادی در بین دانشجویان بود که به منزله روشنفکران جامعه و با موضع طبقاتی و قشری مختلف بطور کلی با معضلات سیاسی ـ اجتماعی کشورمان مواجه شده بودند و منافع خودشان را در کلیت مناسبات اجتماعی در خطر میدیدند. 16 آذر در واقع مصادف با روزی است که نیکسون به عنوان فرستاده رئیس جمهور آمریکای شمالی در صدد بود، ثمرات کودتای کشورش را در خاک ایران با چشمان خودش ببیند. در جلوی دیدگان مات و مبهوت شاه، فرماندهانش و نیکسون فریادهای شور انگیز دانشجویان دانشگاه تهران با شعارهای " مرگ بر شاه"، " مرگ بر کودتا" و "مرگ بر آمریکای شمالی" نه تنها گوش ایرانیان بلکه گوش جهانیان را کر کرند. شاه اجنبی پرست و شوکه شده، دستور حمله به دانشجویان را به نیروهای انتظامی و امنیتی صادر کرد. دانشجویان با روحیه مبارزاتی انقلابی فوق العاده بالا و جهت تحقق خواستهای مصحح مردم ایران، در مقابل حامیان رژیم دیکتاتوری به مبارزه برخواستند و در آن روز سه تن از آنها به نامهای " شریعت رضوی"، قندچی" و "بزرگ نیا" به شهادت رسیدند. این مبارزان و عاشقان آزادی برای ایران، سمبلهای ماندگار جنبش دانشجویان هستند که تداعی این روز در خاطره ملت ایران و بزرگداشت سالانه آن یک ضرورت تاریخی و وظیفه ملی است تا اینکه دیالکتیک مبارزه را مدام برای آزادسازی کشورمان به کار بگیریم و گذار از جامعه تک بعدی به جامعه دموکراتیک را تحقق بدهیم که آرزوی همه ایرانیان است. جمهوری اسلامی امروز بعد از 53 سال، هنوز از این تجربیات تاریخی درس عبرت نگرفته است و از زمان گذار از مونارشی به جمهوری اسلامی، تا به امروز با همان منطق دیکتاتوری سابق عمل میکند و با اعمال جرم سیاسی در قبال دگراندیشان، امیدهای کشورمان را برای ایجاد یک جامعه آزاد، و دموکراتیک با مشارکت همه جهان بینهای مختلف سیاسی نابود میکند. این عدم یادگیری از تجربیات گذشته، این نزدیک بینی تاریخی ـ سیاسی و این ترس از آزادی دیگران دلایلی هستند که جبراُُ دیر یا زود به انحطاط جمهوری اسلامی منجر خواهند شد. جنبش دانشجویان در 18 تیرماه 1378 نیز زمانی جمهوری اسلامی را به لرزه در آورد که در راستای اعمال دیکتاتوری پایش را از گلیم خود بیشتر دراز کرده بود. از اینکه رژیم حاکم در ایران هراس و وحشت پاتولژیکی از مشارکت احزاب و نهادی غیر مذهبی ـ اسلامی مردم ایران در تعیین سرنوشت کشور را دارد و همه نیروهای سیاسی کشور را اعم از پلورالیزم راست و چپ، سوسیالیستها و کمونیستها را از صحنه قدرت و سیاسیت طرد کرده و فعالیتهای آنها را تحت مقوله جرم سیاسی محدود ساخته و زندانهای سیاسی را برای آنان تدارک دیده است و با اعمال شکنجه بدنی ـ روانی، شلاق زنی، سنگسار، حبس طولانی و اعدامهای علنی و غیرعلنی، حیثیت انسان را جریحه دار میکند. ما در این روز تاریخی که نقطه عطفی در مبارزات دانشجویان کشورمان می باشد، با همه نیرو و با احساس همبستگی کامل، آنها را تا رسیدن به یک جامعه مردم سالاری واقعی یاری میکنیم و در صورت هرگونه ضرورت تاریخی ـ سیاسی و اجتماعی مدام همه جانبه همراهی خواهیم کرد.