از نظر بعد فرهنگي و ارتقاء سطح دانش و علم در بلوچستان، رژيم جمهوري اسلامي سياست عامدانه و آگاهانه مشخصي را دنبال مي كند كه همانند شمشير دو لبه عمل مي كند. براي بلوچها، گذشته از كنكور، هزينه ورود به دانشگاه چه از نظر مالي و بخصوص از نظر موانع سياسي و بروكراسي بسيار بالا هست. هدف رژيم از اين كار، مايوس نمودن جوانان بلوچ از ورود به دانشگاه مي باشد. از طرف ديگر اكثريت آنهايي كه موفق شده بودند از هفت خوان رستم عبور كرده و در دانشگاه تحصيل كنند، پس از فارق التحصيلي از دانشگاه ، موفق به يافتن اشتغال در ادارات و موسسات حكومتي و دولتي و يا نيمه دولتي نمي شوند. بخش خصوصي كه بتواند اين تحصيل كرده ها را جلب كند، در بلوچستان وجود ندارد؛ يعني هر گز اجازه رشد نداشته. در صورتي كه همكلاس هاي غير بومي آنان، بلافاصله جذب موسسات و ادارات دولتي مي شوند. بدينگونه براي بلوچها هيچگونه عامل محركه و يا زمينه تشويقي براي تحصيل وجود ندارد. از طرف ديگر مواد مخدر نظير ترياك و هروئين بين نوجوانان و جوانان بلوچ همانند نقل و نبات تبركي توزيع مي شود. اين سياست عامدانه نسل كشي تدريجي توسط رژيم جمهوري اسلامي در طي سي سال اخير دنبال شده است.
بر خلاف قانون اساسي خود رژيم؛ و بر خلاف منشور جهاني حقوق بشر و ميثاقهاي الحاقي آن، بلوچها اجازه ندارند كه به زبان مادري خود بنويسند و يا بخوانند. توهين و اذيت و آزار مردم توسط،، نيرو هاي دولتي ، در مناسبات روزانه معضلي است بس آزار دهنده. غصب اراضي مردم توسط ارگانهاي حكومتي همچنان ادامه دارد. مامورين و نيروهاي انتظامي گسيل شده به بلوچستان نه تنها با بافت فرهنگي، مذهبي، زبان و ساختار اجتماعي بلوچها آشنايي ندارند، بلكه قبل از عزيمت به بلوچستان توسط رژيم مورد "مغز شوئي" قرار مي گيرند، تا مبادا اين مامورين حس ترحم و يا همدردي با بومي هاي محروم پيدا كنند. در نتيجه اصطكاك و تنش بين مردم و مامورين نظامي و غير نظامي در سطح بسيار بالايي است. تعجب آور نيست كه، طبق اخبار خبرگزاريهاي رژيم، هر هفته بدون استثناء يا تعدادي از افراد مسلح نيروهاي انتظامي رژيم "شهيد" مي شوند و يا چند نفر "اشرار" مسلح بلوچ "بهلاكت" مي رسند. آري اين شهادت و هلاكت هديه اي است كه رژيم جمهوري اسلامي براي بلوچستان به ارمغان آورده است.
بلوچستان نه تنها وسيع ترين استان كشور بلكه همسايه افغانستان و پاكستان نيز مي باشد. ايالت بلوچستان در پاكستان نسبتا خودمختار است ودر مقايسه با بلوچستان ايران از آزادي و حقوق نسبي بيشتري برخوردار بوده و است. بلوچستان افغانستان كه به ايالت نيمروز معروف است، نيز همانند بلوچستان پاكستان در مقايسه با بلوچستان ايران از آزادي و حقوق نسبي بيشتري برخوردار است. در آن دو سوي مرز خواندن و نوشتن به زبان بلوچي رسماء آزاد است. دربلوچستان پاكستان، عليرغم اينكه بلوچها براي كسب حقوق بيشتر سرگرم مبارزه با شيوه هاي متناوب هستند، اما با آنچه كه در بلوچستان ايران مي گذرد قابل مقايسه نيست. بلوچها در كشورهاي همجوار نظير پاكستان و افغانستان به مقام وزارت، نخست وزيري و حتي رياست جمهوري (در پاكستان) نايل شده اند. در كشورهاي منطقه نظير عمان، امارات، قطر، بحرين و تانزانيا نيز بلوچهاي ايراني الاصل به پست هاي وزارت رسيده اند. اما در داخل استان خويش حتي حق ارتقاء به پست معاونت مدير كلي و يا رياست اداره محلي خود را نيز ندارند.
بلوچها همواره نه تنها پيوند هاي قوي و نا گسستني اجتماعي، خويشاوندي، فرهنگي و مذهبي با بلوچهاي آنسوي مرز داشته و دارند، بلكه مناسبات اقتصادي و مبادلات بارزگاني و تجاري پر رونقي نيز داشته اند. تا قبل از استيئلاي قدرت دولت مركزي در بلوچستان، اين تجارت آزاد و حياتي محسوب مي شد. اما بعد ازآمدن گمرك و پاسگاه هاي مرزي، اين مبادلات كالايي اگر بدون رشوه دادن به مامورين دولتي رد و بدل گردد بعنوان قاچاق تلقي مي شود، و در صورت اعطاي حق رشوه به مامورين دولتي به عنوان مبادلات كالاي مرزي رسميت شرعي و قانوني پيدا مي كند. علاوه بر ورود غير كنترل شده مواد مخدر از افغانستان، حضور نيروهاي آمريكايي و ناتو در نزديكي مرز ايران عامل مهمي است كه جمهوري سلامي را نگران كرده است. قابل ذكر است كه يكي از خواسته هاي رسمي جمهوري اسلامي از گروه پنج بعلاوه يك و مشخصا از آمريكا ، كه در راستاي تامين امنيتي براي رژيم مي باشد، توقف هر گونه كمك به گروه جندالله از سوي آمريكا مي باشد. آمريكا اين ادعاي رژيم جمهوري اسلامي را رد كرده است، اما قول داده است كه در صورت توافق نهايي با ايران، گروه جندالله نيز در ليست سازمانهاي تروريستي دولت آمريكا قرار خواهد گرفت. يكي ديگر از عوامل بي ثباتي و تنش، حضور طالبان و القاعده در افغانستان و پاكستان مي باشد. فاكتور مهم ديگر مبارزه مسلحانه بلوچهاي پاكستان براي كسب خودمختاري بيشتر و بعضاء براي استقلال مي باشد. بهمين دليل ايران و پاكستان يك قرارداد محرمانه استرداد مختص بلوچها امضاء كرده اند كه بر طبق آن هر كدام از دول موظفند تا بلوچهاي فراري از كشور خويش را در خاك خود دستگير و به كشور متبوعه در عرض 48 ساعت مسترد كنند. از آنجايي كه اين قرداد همانند مين گزاري مرز ايران و پاكستان از نظر بين المللي غير قانوني مي باشد، جزئيات آن نيز محرمانه مي باشد.
تجربه سي سال گذشته نشان مي دهد كه به استثناي واردات و تكثير مواد مخدر در بلوچستان كه عمدتا بصورت قانوني صورت مي گيرد، مسائل آنسوي مرزهاي پاكستان و افغانستان تاثيرات ناچيزي بر روي بلوچها ايران گذاشته است. اما با توجه به يورش وحشيانه رژيم به مقدسات مذهبي بلوچها، اين حالت مي تواند از درون تغيير پيدا كند. تحريكات و به چالش كشيدن علني بلوچها با نمايش سريال هاي تلويزيوني توهين آميز نظير سريال امام علي و با برپايي نمايشگاه كتابهاي مملو از توهين و اهانت به اهل سنت و دستگيري و اعدام رهبران مذهبي بلوچ، اعدام فعالان مدني و جوانان بيگناه بلوچ، تخريب مساجد و مدارس اهل سنت، و فرستادن بيش از 600 مبلغ مذهبي از قم و مشهد و يزد براي به اصطلاح "مسلمان" كردن بلوچها، و ترور رهبران مذهبي و حتي طلاب بلوچ، منادي بازي بسيار خطرناكي است كه رژيم آغاز كرده است، اما خوشبختانه رهبران مذهبي بلوچ، عليرغم تحمل انواع و اقسام ناجوانمردي ها، تحريكات، توهين ها، اعدام ها و دستگيري و شكنجه ها، با هوشياري و خويشتنداري قابل تحسين حاضر نشده اند كه اين نبرد يك طرفه را به جنگي دو طرفه و خانمان سوز تبديل كنند. حال رژيم تا چه حد در اين جاده خون و جنون به پيش خواهد رفت، حدس و گمان هر كسي مي تواند باشد. در ادامه و آخرین مطلب به ریشه های مذهبی که یکی از فاکتورهای مهم رژیم در برخورد با مسائل مردم بلوچ میباشد خواهم پرداخت . پیروز باشید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر