۱۳۸۷ مهر ۲۴, چهارشنبه

بلوچستان : سرزمین آتش وخون ؟؟!!

بلوچستان نه تنها وسيع ترين استان كشور بلكه همسايه افغانستان و پاكستان نيز مي باشد. ايالت بلوچستان در پاكستان نسبتا خودمختار است ودر مقايسه با بلوچستان ايران از آزادي و حقوق نسبي بيشتري برخوردار بوده و است. بلوچستان افغانستان كه به ايالت نيمروز معروف است، نيز همانند بلوچستان پاكستان در مقايسه با بلوچستان ايران از آزادي و حقوق نسبي بيشتري برخوردار است. در آن دو سوي مرز خواندن و نوشتن به زبان بلوچي رسماء آزاد است. قتل و اعدام هاي ضد انساني، قطع دست و پا، حبس و شكنجه و سركوب لگام گسيخته رژيم جمهوري اسلامي در بلوچستان در طي ماه هاي اخير نمايانگر توحش و درنده خوئي رژيمي است كه كشور ما را در طي سي سال از عمر سياه خود به جنگلي نابسامان مبدل ساخته است. جنگلي كه در آن انسان و انسانيت محلي از اعراب ندارند. متاسفانه مردم همه مناطق ايران قرباني منافع مافياي مذهبي هستند اما حقيقتا بلوچستان بيش از هر استان ديگر كشور در اين سوداي آدمكشان و زرپرستان مافياي جمهوري اسلامي مظلومتر واقع شده است. انعكاس پراكنده و نسبتا كم رنگ جنايات رژيم در بلوچستان، در رسانه هاي فارسي زبان درونمرز و برونمرز فقط يكي از دلايل اين مظلوميت مضاعف مي باشد. از آنسوي ديگر تبليغات گسترده، مكرر و "گوبلز وار" رژيم در راستاي نسبت دادن حوادث بلوچستان به معضل قاچاق مواد مخدر و اشرار و غيره، تاثير كذايي خود را حتي در ضمير ناخودآگاه و گاه آگاه بسياري از فعالان حقوق بشري در داخل و خارج از ايران گذاشته است. شايد به همين دليل باشد كه در مقابل قطع دست و پاي بسياري از بلوچهاي بيگناه در زندان زاهدان، و اعدام و شكنجه بيگناهان در سراسر بلوچستان، وجدان اكثريت فعالان حقوق بشري و مبارزان سياسي ايراني آزرده نشد، و يا حداقل اين آزردگي خاطر خويش را ابراز نكردند. اكثر اين فعالان و رسانه هاي ايراني برونمرز و درونمرز، به حق در مورد برادران محمدي ها صداي اعتراض خود را به جهانيان رساندند. بايد پرسيد علت سكوت تبعيض آميز نسبي آنان در مقابل سرنوشت برادران مهرنهاد چيست؟ چه گونه مي شود كه هموطنان حقاء در مقابل دستگيري و حبس يك آيت الله دگرانديش بنام آيت الله بروجردي اعتراض مي كنند، ولي در مقابل اعدام دو مولوي (همرديف آيت الله) بلوچ بنام هاي مولوي عبدالقدوس ملازهي و مولوي محمد يوسف سهرابي، و دستگيري، شكنجه و حبس يك مولانا (از نظر مذهبي همرديف آيت اللعظمي) بلوچ و سني بنام مولانا احمد نارويي معاون دارالعلوم زاهدان سكوت اختيار مي كنند. اگر اين تبعيض در عمل نيست ، پس چيست؟ تخريب مسجد دراويش گنابادي حقاء انعكاس وسيعي داشت، اما تخريب مسجد و مدرسه ديني بلوچها در زابل، انعكاسي چنداني نداشت. چرا؟ متاسفانه تبعيض ارمغان جديد جمهوري اسلامي براي بلوچ و بلوچستان نيست. گويا تبعيض در سرنوشت بلوچها عجين شده است و ريشه اي بس طولاني تر از عمر سي ساله جمهوري اسلامي دارد. ظلم، ستم، تبعيض، بيسوادي، بيكاري، محروميت، فقر و بيماري از جمله كلماتي هستند كه گويا با نام بلوچستان نه تنها مترادف بلكه عجين شده اند. جمهوري به اصطلاح اسلامي آخوندها علاوه بر تشديد ارمغان هاي ناخواسته ذكر شده، سركوب عريان، توهين، زندان، ترور اشخاص، شكنجه و اعدام را نيز به ليست سياه تاريخي اضافه نموده است. بسياري از هموطنان شايد محروميت و عقب ماندگي بلوچستان را امري اجتناب ناپذير و طبيعي پنداشته و آن را نتيجه موقعيت جغرافيايي و تاريخي، و يا بافت اجتماعي و فرهنگي آن بدانند. اين مقاله با استناد به دلايل و اسناد مستدل بر اين تصور القاء شده نادرست، خط بطلان خواهد كشيد. همه آنهايي كه از نزديك بلوچ و بلوچستان را مي شناسند، به خوبي به اين امر واقفند كه محروميت، فقر و عقب ماندگي در بلوچستان نتيجه مستقيم سياست هاي عمدي و تبعيض‌آميز دولت هاي مركزي بوده و است. سياست هايي كه اجراي آنها فقط از طريق لوله تفنگ و يا طناب دار ميسر بوده و است. سياست هايي كه همواره بلوچ ايراني را عقب مانده، بيسواد، تهي دست، بيمار، بيكار، گرسنه و تشنه نگه داشته است. هدف از اين مقاله تشريح و تجزيه و تحليل ابعاد مختلف سياست تبعيض از طريق سركوب عريان توسط رژيم جمهوري اسلامي مي باشد، تا هموطنانم با اوضاع و احوال غم انگيز بلوچستان آشنايي بهتري پيدا كرده و دريابند كه بر هموطنان مظلوم آنان چه مي گزرد. چهار بعد اصلي سياست هاي مبتني بر تبعيض، تعرض و تعصب رژيم مذهبي جمهوري اسلامي را مي توان بطور عمده در زمينه هاي زير مورد كالبد شكافي قرار داد. اول در بعد سياسي اقتصادي؛ دوم فرهنگي اجتماعي، سوم بعد مذهبي؛ چهارم بعد منطقه اي يا سوق الجيشي بلوچستان در جغرافياي خاور ميانه و آسيا که در آینده نزدیک به آنها خواهم پرداخت .

۱ نظر:

  1. حق باشماست متاسفانه در مورد برخی خلق ها کوتاهی میشود آرزومیکنم روزی بیشتر از بلوچهای کشورهای همسایه این عزیزان در زیر یک پرچم در کنار دیگر ساکنین سرزمینمان استفلال و آزادی و رفاه داشته باشند

    پاسخحذف