اين سرنوشت مردم ايران است. گرفتار سوء مديريتی که بايد تابستان در هراس قطع برق و تقلا و دست و پنجه نرم کردن با گرما باشند و در زمستان با نبود گاز و سرما. طنز تلخ اين دور باطل هم اين است که در تابستان بيشتر مواقع برق مناطق گرم و جنوبی کشور قطع می شود و در زمستان هم گاز مناطق سردسير و شمالی
قيمت نان در برخی از مناطق شمال کشور به ويژه استان های مازندران و گلستان با بيش از ۲۰۰ درصد افزايش روبرو شده است . هر چند برخی خبرها حکايت از افزايش ۷۰۰درصدی دارد. گفته شده که برخی از شهروندان اين دو استان هر قطعه نان را تا ۵۰۰ توان نيز خريده اند . صف های بسيار طولانی در مقابل نانوايی ها در سرمای زير صفر درجه ، امان مردم را بريده است . دولت برای کاهش نگرانی مردم از نبود وگرانی شديد نان در اين دو استان ، جمعه ۲۰ آذر ماه ، نان مورد نياز اين دو استان را از تهران تامين کرد . وقتی شهروندان تهرانی به روال هميشه برای تهيه نان روزانه خود به فروشگاه ها مراجعه کردند با" نداريم" روبرو شدند . پيگيری ها نشان داد که بخش بسياری از نان تهران برای مردم مازندران و گيلان فرستاده شده است .غير از نان ، در اين دو استان شير و تخم مرغ و بسياری ديگر از مايحتاج مردم ناياب شده است . هر دانه تخم مرغ به قيمت۵۰۰ تومان در شهرهای مختلف مازندران و گلستان به فروش می رسد . اين همه هرج و مرج به خاطر برف و تداوم سرما و يخ زدگی جاده ها عنوان می شود . اما اين ظاهر قضيه است .قرار بود سال گذشته فاز های ۹ و ۱۰ پارس جنوبی به بهره برداری برسد . از اين دو فاز روزانه ۵۰ ميليون متر مکعب گاز به خطوط لوله سراسر کشور و برای صادرات تزريق می شد . اما اين اتفاق نيافتاد . دليل آن نبود سرمايه ، کنار رفتن سرمايه گذاران خارجی به دلايل سياسی و موضوع تحريم ها است . هر چند دولت احمدی نژاد خبر از افزايش مداوم سرمايه گذاری های خارجی در تمام بخش های اقتصاد ايران به ويژه نفت و گاز را می دهد ، اما در عمل اتفاقاتی می افتد که همه سرمايه گذاری های رويايی دولت نهم را نقش بر اب می کند .از سوی ديگر اين دولت که قادر به افزايش بخش عرضه نبود، به دليل ناپختگی و سوء مديريت قسمت تقاضا را بالا برد . آن هم با اجباری کردن دو گانه سوز کردن خودروها . حالا هم خودروها بامشکل سوخت و گاز مايع مواجه اند و هم فشار گاز در خطوط لوله سراسر کشور کاهش يافته و همه در هول و هراس سرما گرفتارند . بنا به گفته مدير شرکت ملی گاز حداقل ۵۰۰ هزار خانوار ايرانی در استان های شمالی در معرض افت فشار و يا قطعی گاز قرار دارند . تازه اين مربوط به هفته قبل است و موج جديد سرما با شدت بيشتری در راه است .فاجعه اقتصادی مشکل کمبود گاز و سوء مديريت به اين دو سه مورد ختم نمی شود . هم اکنون سه هفته است که صنايع مختلف کشور به دليل کمبود گاز و گرانی شديد گازوئيل و کمبود آن با توقف خط توليد روبرو هستند . اما از آنجا که به نطر دولت مردان احمدی نژاد، فعلا صنايع ضرورت توجه ندارد و برای اينکه مانع نگرانی مردم و احتمالا اعتراض آنها شوند ، گاز همه صنايع را به نفع مصرف خانگی کاهش و يا قطع گاز کردند .اوضاع به حدی بحرانی است که رئيس دولت با عجله به مازندران و گلستان سفر کرد و قول داد تا دو سه روز ديگر يعنی تا دو شنبه و سه شنبه همه چيز نرمال خواهد شد . از اين بابت شانس آورديم که شير لوله گاز و گازوئيل در اختيار دولت است و گرنه معلوم نبود بنا به منطق فکری احمدی نژاد، چه کسی و يا کدام مافيا و باند وگروهی باعث اين بلوای نان و گاز شده اند .در اين وانفسا ساده ترين راه برای کاهش مصرف ، تعطيلی همه فعاليت های اقتصادی و نگاه داشتن مردم در همانجايی که هستند ، تشخيص داده شده است . يکی از نخستين جاهايی که از اين تصميمات ضربه می خورد مدارس و دانشگاه ها است . بر اساس اين تصميم ، اگر ما ملتی بوديم که در عرض جغرافيای بالاتری قرار می داشتيم ، همگی بيسواد می مانديم .به هرحال اين سرنوشت مردم ايران است . گرفتار سوء مديريتی که بايد تابستان در هراس قطع برق و تقلا و دست و پنجه نرم کردن با گرما باشند و در زمستان با نبود گاز و سرما . طنز تلخ اين دور باطل هم اين است که در تابستان بيشتر مواقع برق مناطق گرم و جنوبی کشور قطع می شود و در زمستان هم گاز مناطق سردسير و شمالی .
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر