۱۳۸۶ آذر ۲۵, یکشنبه

آیا ترورهای هدفمند در راه است ؟

محفل جديد التاسيس كه خود را "گروه شهادت" مي نامد طي سه چهار ماه گذشته فعاليت هاي خود را با ارسال نامه هاي تهديدآميز ‏براي فعالان سياسي، مطبوعاتي و كنشگران جامعه مدني وارد فاز جديدي كرده است . اين جريان به ‏اصطلاح اسلامي كه نام "حزب الله" بر خود نهاده است شايعات گذشته اي كه عمدتا بر اين نكته تاكيد داشت كه هدف تشكيل و بازسازي "جوخه هاي ترور" برخورد با ‏جمعي از اصلاح طلباني است که به عنوان تندرو به افكار عمومي معرفي مي شوند اما نامه هاي ارسالي كه ‏با نام و عنوان هاي به ظاهر اسلامي به ايميل شخصي فعالان سياسي، مطبوعاتي و كنشگران جامعه مدني ‏فرستاده شده است، بيانگر گستردگي و برنامه ريزي اين حركت خطرناك جديد است كه آثار و پيامدهاي آن مي ‏تواند دامن نظام جمهوري اسلامي ايران را بگيرد.‏ اين نامه پراكني هاي الكترونيكي، آن هم همزمان با نهمين سالگرد شهادت قربانيان قتل هاي زنجيره اي، چون داريوش و پروانه فروهر ، ‏شريف، مختاري، پوينده و... مي تواند هشداري باشد به مقام ها و مسئولان امنيتي در جلوگيري از شكل گيري ‏مجدد باندهايي چون محفل ترور سعيد امامي، و همچنين چشم انداز خطري باشد براي كشور و نظام.‏ گروه شهادت وظيفه خود را برخورد با افراد "مرتد"، و در دامنه اي ‏گسترده تر"ضد دين، ضد اسلام و ضد حكومت"، تعيين كرده و تاكيد دارد كه "دستگير شدن و اعدام شدن ‏هم اصلا براي برادران ما مهم نيست، چرا كه شهادت پايان نيست، آغاز است". ‏ گروه شهادت كه فعاليت خود را ابتدا با شايعه سازي در مورد بازسازي و فعال شدن "جوخه هاي ‏مرگ" شروع كرد اكنون به مرحله ارسال نامه هاي تهديد آميز و دادن "اخطار" رسمي رسيده است. ‏ارسال كنندگان نامه ادعا دارند كه ما با " 313 نفر شهادت طلب آماده ي اجراي فرامين شرع مقدس و ‏مولايمان هستيم".‏ به عنوان نمونه، در يكي از اين نامه ها كه به امضاي فردي به نام مستعار "كميل ابوعمار" براي يكي از ‏فعالان جنبش زنان فرستاده شده، تاكيد شده است:.... شما به عنوان يكي از سپردگان گسترش و نشر فكر ضد ‏ديني و ضد نظامي و ضد اسلامي در آستانه ي قرار گرفتن در ليست ارتداد قرار داريد. البته احتمالا از كشته ‏شدن در اين راه هم افتخار مي كنيد و يا اينكه احساس مي كنيد موفق عمل كرده ايد كه خشم حزب الله را در ‏آورده ايد."‏ از آنجايي كه اين خطر وجود دارد كه اين جريان خودسر كه ظاهرا مشروعيت ديني براي اقدام عملي براي ‏خود قائل است و صراحتا اعلام مي كند كه " قطعا و يقينا پاك كردن ايران از وجود عناصر ضد دين و منافق ‏و مرتد از وظايف كاملا شرعي و واجب اين گروه مي باشد"، در آينده نزديك وارد فاز عملي شود و دست به ‏كارهاي خطرناك بزند- حتي با فرض محدود بودن فعاليت هاي آن، و يا تقليل خطر به "ايجاد فضاي رعب و ‏وحشت"- نبايد به راحتي از كنار اين ماجرا گذشت.‏ تاريخ ايران انباشته است، از تشكيل و اقدام چنين گروه هايي، و رفتار و كرداري به ظاهر "مشروع و ‏مقبول"، اما "احساساتي و خطرساز" كه آثار و پيامدهايش دامن كل ملت ايران را گرفته و خشك و تر را ‏با هم سوزانده است. آيا مي توان اينگونه پنداشت كه تشكيل چنين گروه هايي وظيفه بر خورد با دگر انديشان و فعالان عرصه هاي اجتماعي و سياسي و جنبش هاي دانشجويي و كارگري و صنفي را آرام آرام از بخش هايي از دستگاه قضايي و نيروهاي نظامي و وزارت اطلاعات كه تا امروز وظيفه اينگونه برخورد ها را بر عهده داشتند مي گيرد و هزينه هاي سنگين كه از برخوردهاي امنيتي و نظامي به صورت علني در اين دو ساله گذشته برشانه هاي دولت سنگيني مي كرد را بر عهده گروه هايي خودسر مي سپارد و اينگونه با يك تير دو نشان زده مي شود هدف اول پيامد هاي اين برخورد ها و فشارهاي بين المللي و افكارعمومي ازاين پس بر روي اين گروه ها متمركز مي شود و جامعه بين المللي و كانون هاي فعاليت هاي حقوق بشري و صنفي با سر در گمي مواجه مي شوند كه نمي دانند و نمي توانند تشخيص دهند كه اين چنين برخوردهايي از جانب چه افراد و گروه هايي مي باشد هدف دوم ترس و رعب و وحشتي بر دل دگر انديشان و فعالان عرصه هاي اجتماعي و سياسي و جنبش هاي دانشجويي و كارگري و صنفي مي افتد. به راستي مي توان با ايجاد فضاي بسته و امنيتي جلوي آزادي بيان و انديشه را گرفت اين سئوالي است كه تاريخ بارها و بارها پاسخ آن را به صراحت داده است .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر