اخیرا اخباری در رسانه های غیر دولتی ایران و وبلاگ ها و سایت های مستقل انتشار یافت حاکی از آن که ماموران پلیس امارات کوچک عربی متحده، تعداد زیادی از مسافران زن و مرد ایرانی را در فرودگاه دبی به طرز بسیار زشتی مورد بازرسی بدنی قرار داده اند.
سخنگوی وزارت خارجه ایران در واکنش نسبت به انتشار این خبر مهم، ضمن اظهار بی اطلاعی از وقوع آن گفته است که اگر موضوع صحت داشته باشد، اقدام مناسب صورت خواهد پذیرفت!
به گفته او حجم پروازهاي ايران به امارات بالاست به طوري که روزي 30 پرواز به اين کشور صورت مي گيرد و ممکن است چنين اتفاقي افتاده باشد با اين حال او اطمينان داده است چنين اقداماتي در راستاي يک تغيير سيستماتيک عليه ايرانيان نيست!
قشقاوي تاکيد کرده است که "در مذاکرات مان با مقامات اماراتي و نحوه تعامل با آنها همواره محور اصلي ما برخورد طرف اماراتي با مسافران ايراني بوده است و حساسيت ايران را در اين باره تذکر داده ايم.بنابراين صحت چنين خبري بعيد به نظر مي رسد"!
نگارنده این یادداشت، ضمن ابراز انزجار نسبت به کاهلی و عدم قاطعیت در واکنش های رسمی و دولتی از این دست که بی توجهی به لزوم حفظ و صیانت از "غرور ملی ایرانی" در آن موج می زند ، می خواهد بر اساس برخی شواهد و قرائن، علل بروز چنین رفتارهای توهین آمیز که از سوی پلیس یک کشور ناچیز عربی علیه شهروندان ایران بزرگ روا داشته می شود را مورد بررسی و واکاوی مختصر قرار دهد.
به هر حال، اماراتی ها که تا بیست سال پیش جاذبه ای جز نفت، بیابان های خشک و چند شهر کوچک با ساختمان های کهنه و حواشی کپرنشین چیزی نداشتند ، امروز به لطف شعور و آینده نگری برخی از مردان بزرگ این سرزمین خیلی کوچک، منافع واقعی خویشتن را درست تشخیص داده اند و بدین سبب، در حالی که ما، در ایران سال ها سرگرم فراری دادن سرمایه های عظیم ایرانیان ثروتمند بوده و هستیم، فرصت را غنیمت شمرده اند و با ایجاد یک نظام عالمانه و کارآمد، با سرمایه های خارجی و از جمله پول سرگردان ایرانی های گریزان از نظام اقتصادی - اجتماعی موطن خویش ، به ساختن و آباد کردن و رشد و توسعه خارق العاده ی سرزمین شان مشغولند.
قرائن هم حکایت از آن دارند که به این زودی ها نمی توان انتظار داشت آن ایرانی ها شرکت ها ، پول ها و امکاناتشان را از امارات به وطن بازگردانند و مردم هم برای خرید لباس و کفش و ظرف ، به جای کیش و قشم، مرتبا از دبی سر در نیاورند!
پس باید دست کم برای جلو گیری از تکرار توهین به ایران و ایرانیانی که به سهم بالای خود، موجبات رونق اقتصاد امارات را فراهم می آورند ، چاره ای اندیشید!
علتی که طرف اماراتی برای بازرسی بدنی توهین آمیز میهمانان ایرانی خود بیان می کند آن است که برخی مسافران ، همراه خود مواد مخدر به امارات می آورند.
من نمی خواهم در بررسی اجمالی علل توهین به ایرانی ها در امارات و سایر کشورها، احساسی عمل کنم. هدف من، توصیف واقعیت و توضیح آن برای یافتن راهکارهای مناسب و شایسته به منظور خاتمه دادن به روند دردناک تحقیر ایرانیان غیور و مخدوش ساختن غرور ملی ایرانی است.
اگر انسانی بزرگ از سوی انسانی بزرگ مورد توهین قرار گیرد، تحمل درد توهین، آسان تر از زمانی است که از جانب فردی حقیر و بی مایه و بی ریشه، تحقیر شود.
گرچه دردناک است، اما باید اعتراف کنیم که به علل مختلف، برخی هموطنان که نام ایرانی بر خود نهاده اند، در سفر به خارج کشور، با خود انواع مواد مخدر به ویژه تریاک حمل می کنند. در امارات کوچک متحده عربی، این واقعیت تلخ، بهانه ی خوبی برای روا داشتن انواع توهین های حسادت آلود و کینه توزانه ی عربی جاهلی علیه شهروندان بزرگوار ایرانی شده است. آن ها با این گونه بازرسی ها، هم واقعا به دنبال کشف مواد مخدرند و هم توهین و تحقیر ایران و ایرانی.
علت چنین توهین هایی را در سه محور ، می توان خلاصه کرد: "کشف مواد مخدر"، "التیام بخشیدن به قلب گداخته از کینه و حسادت عرب جاهلی"و "توهین و تحقیر مبتنی بر ملاحظات سیاسی".
حال سوال این است که آیا دولت ایران می تواند برای ممانعت از بروز چنین فجایعی در حق شهروندان ایرانی، تلاش کند؟!
پاسخ به این سوال مهم، قاعدتا باید مثبت باشد.
اول آن که نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران ، که طی دو سه روز گذشته با مانورهای پر طمطراق قصد داشت تصمیم خود را برای ایجاد امنیت و آرامش شهروندان ایرانی نشان دهد، می بایست همان کاری را که پلیس امارات عربی متحده در دبی انجام می دهد ، در مرزهای خروجی خودمان انجام دهد.
با این اقدام ، بسیاری از کسانی که قصد حمل مواد مخدر به خارج از کشور را دارند به دام خواهند افتاد و بهانه از دست اماراتی ها به در خواهد آمد. در این صورت، پلیس ایران، هم از خروج مواد مخدر توسط برخی ایرانی نما ها جلوگیری خواهد کرد و هم عزت و احترام ایرانیان در خارج از کشور، به خطر نخواهد افتاد.
دوم آن که وزارت امور خارجه ی ایران، با بسیج همت و تدبیر خویش، در صورت تکرار فجایعی از این دست، باید با طرف اماراتی
برخوردی قاطع و کوبنده داشته باشد.
آیا اگر عرب های اماراتی شهروندان انگلیسی و امریکایی را در فرودگاه دبی لخت کنند، کفش از پایشان درآورند و ساعت ها وارسی بدنی شان کنند، دول متبوعشان ساکت می نشینند و با اظهاراتی خنثی، توهین به آن ها را تحمل می کنند؟!
همه می دانند که در زمان محمدرضاشاه پهلوی، شیوخ و سران امارات عربی حتی برای ملاقات با استاندار فارس و بوشهر می بایست ماه ها در انتظار می ماندند و هر گاه به شرف حضور نایل می آمدند، از رضایت سر از پا نمی شناختند!
اکنون چه شده است که آن ها با خیالی آسوده ، به خود اجازه ی چنین توهین ها و تحقیرهایی در حق ایران و ایرانی می دهند و آب از آب هم تکان نمی خورد؟!
مگر آیا وزارت امور خارجه وظیفه ندارد از منافع و عزت ایران و ایرانی در سرتاسر جهان، تمام قد دفاع کند؟! و اگر در انجام وظیفه ی ذاتی خویش تعلل ورزید، آیا مجلس شورای اسلامی نباید با مکانیزم های قانونی ای که در اختیار دارد، غیرتی نشان دهد و کاهلان را به صلابه بر کشد؟
و سوم آن که دولت ایران، در تمامیت خویش، خط قرمزی در سیاست خارجی خود، جز منافع ملت ایران نباید داشته باشد.اندکی بیندیشیم. کیفیت مراودات و رفتارهای سیاست خارجی دولتمردان کنونی ایران آیا به گونه ای بوده است که دولتک های عربی منطقه را از تعرض به حرمت و عزت و غرور باستانی ایران بزرگ بترساند؟!
غرور ملی، یکی از بزرگترین مولفه های قدرت هر کشور است. ما تا چه حد برای حفظ و افزایش قدرت ملی ایران ، غیرت و همیت به خرج می دهیم ؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر