پرسشی که پیش میاید اینست که آیا ریشه ی این تنشهای جناحی را باید در فراسوی مرزهای ایران جستجو کرد مثلا زد و بند چهره های شاخص افشا شدگان مثل هاشمی رفسنجانی با قدرتهای جهانی را که آقای رفسنجانی ید طولانی در این امور دارد بخصوص که تهدید امریکا هم متوجه سپاه پاسداران میباشد..
افشاگری در دو محدوده خبری و بعد فراتر از آن در جامعه یعنی برملا ساختن تلاش عده ای برای مخفی ساختن رفتار و یا اعمالی بعبارت دیگر اسراری را فاش ساختن است . افشاگری در حیطه ی شخصی بیشتر جنبه انتقام دارد و نهایتا هدف رسوایی فرد را دنبال میکند و مرحله پیچیده تر افشاگری به حوزه قدرت مربوط میشود که هدف این رفتار مرعوب ساختن رقیب و نهایتا رقیب را بزیر کشیدن و جایگاه مغلوب و غالب را در یک پروسه ی مبتی بر سطح فرهنگ آن جامعه عوض کردن میباشد در جوامع توتالیتر که فرایند آزاد اطلاعات وجود ندارد افشاگری میتواند به پیش درآمد تصیفه جناحی و حتی به حذف خونین یکی از طرفین منجر گردد. افشاگریها بیشتر در سه محور شناخته شده پیش برده میشوند : جانی ، مالی و جنسی یعنی قتل ،فساد مالی و سکس که جامعه ایران با هر سه نوع سرکار داشته است. اما دو افشاگری در طول حیات جمهوری اسلامی جایگاه ویژه ای داشتند در بعد جانی مهمترین آن افشای قتلهای زنجیره ای و در بعد مالی افشاگریهای اخیر عباس پالیزداربودند. جالب است که این برملا سازیها هر دو نه از طرف نیروهای بیرونی و مخالف بلکه بواسطه نیروهای خودی که در دایره قدرت سهیم هستند صورت گرفته است. در جوامعی که فاقد دموکراسی هستند افشاگری میتواند در افکار عمومی نقش تعین کننده ای را ایفا نماید و حتی توازن قوا را در حوزه قدرت برهم بزند. افشاگری اخیر عباس پالیزدار که که تقریبا بلندپایگان کلیدی رژیم را نشانه گرفت نتنها توانست در مرکز دقت مطبوعات قرار گیرد بلکه نظر جامعه را هم توانست بسوی خود چلب کند. شاید دلیل اقبال عمومی از این افشاگری زیر سئوال بردن تمامیت جمهوری اسلامی بود که در عبارت زیر سمبل رژیم را نشانه رفته است بود:
چون سران بزرگ مملکت در اين رابطه دخيل هستند» .»
در جای دیگری عباس پالیزدار اسامی دوایری را بمیان میکشد که مستقیما زیر نظر رهبر هستند ویا اینکه تحت هدایت سران نظام و نزدیکان رهبر محسوب میشده اند و میشوند:
«دستگاه قضايی خود از فاسدترين دستگاهها است و به اين نتيجه رسيده ايم که با اين دستگاه پر فساد نمی توان جامعه را اصلاح کرد»
او در ادامه ی افشاگریهای بیسابقه خود مقامات ارشد جمهوری اسلامی را مافیای اقتصادی نامیده و آنان را به رانت خواری متهم میکند که این افراد از آن جمله اند :عباس واعظ طبسی، توليت آستان قدس رضوی به همراه فرزندش ناصر واعظ طبسی، آيت الله محمد امامی کاشانی، عضو سابق شورای نگهبان و امام جمعه تهران، محمد يزدی از اعضای سابق شورای نگهبان، مجلس خبرگان، و دبير جامعه مدرسين حوزه علميه قم و رییس سابق قوه قضاييه و فرزندش حميد يزدی، ابوالقاسم خزعلی، عضو جامعه مدرسين و عضو سابق فقهای شورای نگهبان، علي اکبر ناطق نوری، رييس بازرسی ويژه دفتر آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، حجت الاسلام معزی، معاون دفتر رهبر جمهوری اسلامی، محسن رفيقدوست، رییس سابق بنياد مستضعفان و از بنيانگذاران سپاه پاسداران، حبيب الله عسگراولادی، دبيرکل موتلفه اسلامی، علی فلاحيان، وزير اسبق اطلاعات و علی اکبر هاشمی رفسنجانی به اتفاق فرزندانش
آقای پالیزدار در این افشاگری مرحله ای فراتر رفته و حتی تصیفه فیزیکی افراد را چون باندهای خطرناک نیز اشاره میکند وی از يحيی رحيم صفوی، فرمانده سابق سپاه پاسداران به عنوان کسی نام برده که «احتمالا در سقوط هواپيمای حامل فرماندهان سپاه و از جمله احمد کاظمی فرمانده نیروی زمينی سپاه پاسداران نقش داشته است.»
ابعاد این افشاگری چنان گسترده بود که از کنار آن براحتی گذشتن ممکن نبود و از همین سبب هم خواستم نکاتی را هرچند گذرا در این رابطه مورد بررسی قرار دهم اولین خطوطی که از لابلای افشاگری آقای پالیزدار خودنمایی میکند این جمله اوست:
چون سران بزرگ مملکت در اين رابطه دخيل هستند و در حال حاضر دولت به تنهايی به مبارزه با اين مفاسد برخاسته که فکر می کنم نتواند موفق باشد».»
عباس پالیزدار در جای دیگر صحبتهای خود ضمن زیر ضرب بردن جناحی خاص و لو دادن وابستگی خود به یکی از جناحهای حاکم و یا شاید هم برای در امان ماندن از انتقام ، عمدا خود به احمدی نژاد وصل میکند که فرضیه دوم بعید بنظرمیرسد میگوید:
«همانطور که جناب آقای احمدی نژاد گفتند در طول ۱۶ سال گذشته، البته نمی خواهم بگويم در آن ۱۰ سال اول نبوده، چون شواهد نشان می دهد که آن موقع هم اتفاقاتی افتاده، ولی عمده اتفاقات در ۱۶ سال دولت آقای هاشمی و خاتمی بوده، و آقای احمدی نژاد گفتند اينها در اين ۱۶ شانزده سال يک شبکه مافيايی فاميلی ايجاد کرده اند» وی ضمن مقصر شمردن دیگران سعی میکند نقش احمدی نژاد را برجسته تر سازد : «احمدی نژاد می خواهد دست مفاسد اقتصادی را از امکانات دولتی کوتاه کند. »
از سوی دیگر باید در نظر داشت که احمدی نژاد متعلق به سپاه پاسداران میباشد و برجسته کردن نقش او در حقیقت برجسته کردن سپاه میباشد و این یعنی جدال بین نظامیان و روحانیون»
جناح مقابل نیز بیکار ننشت که از جمله تکذیب بودن چنین فردی ، دروغگو خطاب کردن او ، متهم کردن به کلاهبرداری از بانک و سرانجام عامل سیا خواندن آقای پالیزدار به حمله متقابل دست زد و دست آخر او را روانه زندان ساخت.
شهابنیوز : فردی که طی سخنرانی در دانشگاه همدان بسیاری از روحانیون و شخصیتهای ارشد جمهوری اسلامی را به «فساد مالی» متهم کرده بود؛ به «رادیو فردا» ارگان سازمان سیا و وزارت خارجه آمریکا پناه برد»
فعلا کشمکش و تناقضها ادامه دارد مثلا افشا شده ها که منکر آقای پالیزدار و سمت او بودند با پاسخ نماینده کرج در مجلس ، خانم فاطمعه آجرلو مواجه شدند:
آجر لو در گفتگو با خبرنگار عصرایران در خصوص خبر منتشر شده در رسانه ها مبنی بر اینکه او از پالیزدار برای شرکت در هیئت تحقیق و تفحص از قوه قضاییه دعوت به عمل آورده بیان داشت:« بله ؛ من آقای پالیزدار را دعوت کردم اما به عنوان یک کارشناس».
بنابراین همانطوری ملاحظه میشود گویا این قصه سر درازی خواهد داشت و باید در آینده منتظر حوادث و خبرهای بیشتری در این مورد باشیم.چیزی را که میتوان با احتمال زیاد گفت اینست که افشاگریهای عباس پالیزدار عواقب وخیمی را برای روحانیون ارمغان خواهد داشت و احتمالا آنان را به واکنشی جدی در مقابل رقیبان وادار خواهد ساخت و دیگر اینکه در این افشاگریها دو بازیگر اصلی جمهوری اسلامی از اتهامات مبرا بوده اند : اول خود رهبر جمهوری اسلامی و دوم نظامیان . که خود اینها دست کمی از دیگران در غارت و چپاول ایران نداشتند.نباید فراموش کرد که اسکله های سپاه در قاچاق کالا و فعالیتهای اقتصادی وزارت اطلاعات از پر درآمدترین عرصه های مالی بوده است که این دو قلم بخش ناچیزی از فعالیتهای آنان را تشکیل میدهد.
پرسشی که با داده های بالا پیش میاید اینست که آیا ریشه ی این تنشهای جناحی را باید در فراسوی مرزهای ایران جستجو کرد مثلا زد و بند چهره های شاخص افشا شدگان مثل هاشمی رفسنجانی با قدرتهای جهانی را که آقای رفسنجانی ید طولانی در این امور دارد بخصوص که تهدید امریکا هم متوجه سپاه پاسداران میباشد و آیا این افشاگری در این حد فاجعه آمیز برای جلوگیری از این ساخت و پاخت میباشد و اگر آری آیا با چراغ سبز آقای خامنه ای صورت گرفته است ؟
آیا این یک بازی اطلاعاتی و امینتی از طرف رژیم جمهوری اسلامی برای مقاصد خاصی میباشد؟ آنهم در زمانی که کوچکترین صدای اعتراضی با سرکوب ، شکنجه و زندان پاسخ داده میشود.
و یا اینکه این سرنوشت فاجعه آمیز برای روحانیون و رژیم، صرفا ناشی از رفتار یک فرد عاصی از اینهمه چپاول و جنایت میباشد و ربطی به درگیری جناحها ندارد.
چیزی را که باید درانتطار آن بود اینست که آینده ی ایران آبستن حوادث مهمی خواهد بود و زمان این خطوط را هر بیشتر برجسته تر خواهد کرد..
امید بستن به اصلاح و پالایش چنین رژیمی با این حجم آلودگی و فساد وقت تلف کردن و عبث میباشد.
با سلام خدمت دوست گرامي.خير به نظر من يه اعترافي به اين آقاي پاليزدار ميخورانند و بهد هم يك مجموعه تلوزيوني و بعد هم به خانه ميفرستنش.
پاسخحذفراستي سري به وبلاگ من بزن.وبلاگ قبلي من فيلتر شده و وبلاگ جديدي درست كرده ام اگر هم دوست داشتي تبادل لينك ميكنيم.منتظرت هستم.
امير
باسلام
پاسخحذفعباس پالیزداریکی ازبچه های اول انقلاب است اومرد معتقد به اسلام وشهدااست اووظیفه خودرانسبت به شهدا اداکرد اگرجنگ نبودوهزاران عباس زنده بودند نمی گذاشتند اقایان ازاسلام ومسلمین استفاده ابزاری شوددرود بی پایان به عباس پالیزدار.
باتشکرمحمد