۱۳۸۷ خرداد ۱۷, جمعه

صدای شوم جنگ بار دیگر به گوش می رسد آیا طوفان دیگری در راه است ؟

توفان در راه است و ايران آرامش دوران پيش از توفان را پشت سر مي گذارد. اين ديگر اظهار نظر صريح سرلشگر ‏جعفري، فرمانده کل سپاه پاسداران است که در هفته اول خرداد 1387 به زبان نظامي در دانشگاه تهران رسانه اي مي ‏شود و رک و پوست کنده اش اين است:‏ ‏"1- ايران بايد منتظر توفان باشد، 2- خليج فارس و درياي خزر قرار است نظامي اعلام شود، 3- تغييرات جديد در ‏ساختار و فرماندهي سپاه در ادامه آرايش جنگي است، 4- سيستم موشکي ايران به تجهيزاتي مجهز مي شود که ديگر ‏نمي تواند دراختيار اين و يا آن فرمانده سپاه باشد، بلکه مستقيما بايد در يک واحد نظامي جديد سازماندهي شده و ‏فرماندهي آن از سپاه جدا شده و به شخص رهبر وصل شود." امري که درعمل زمينه ساز "خلافت اسلامي" است که با "برنامه هاي تازه براي نفت" و تبديل بانک هاي بزرگ ‏کشور به صندوق هاي قرض الحسنه تکميل مي شود و قدرت اقتصادي کشور را در کنار توان نظامي در اختيار ‏رهبري قرار مي دهد. رهبري که درپايتختي که "مرکز اداري و سياسي جديدي" است و گفته مي شود در شهرک ‏صدراي شيراز است، بارگاه خلافت اسلامي رابر پا خواهد کرد.‏ همه اين اخبار در هفته بسيار پر خبري علني مي شود که گزارش جديد "آژانس بين المللي انرژي اتمي انتشار مي يابد" ‏گزارشي که آن را چنين ارزيابي مي کند: "هر ناظر خارجي كه اين گزارش را بخواند، با ديدن ادعاهاي پر ‏آب و‎ ‎تاب نظامي كه گزارش ۳۱ ماده‌اي البرادعي را به خود اختصاص داده است، برداشت نظامي از ‏برنامه صلح‌آميز ايران پيدا مي‌كند‎.‎‏"‏ و به نوشته بي بي سي: "مدير کل آژانس در گزارش خود گفته است: اين نهاد نتوانسته است به تاسيسات اتمي ايران که ‏در ماه آوريل درخواست بازديد از آنها را ارائه کرده بود دسترسي داشته باشد. و به برخي از اسناد دست يافته است که ‏نشان مي دهد جمهوري اسلامي مطالعاتي در زمينه استفاده از سانتريفوژهاي پيشرفته براي غني سازي سريعتر ‏اورانيوم، آژمايش مواد منفجره و تحقيقات بر روي کلاهک هاي هسته اي که بر روي موشک سوار مي شوند، فعاليت ‏زيادي کرده است."‏ کاندوليزا رايس، وزير امور خارجه آمريکا، و ديويد ميليبند، وزير امور خارجه‎ ‎بريتانيا هم به ايران هشدار مي دهند در ‏صورتي که تضمين هاي لازم را در خصوص صلح آميز‏‎ ‎بودن برنامه اتمي خود ارائه نکند، با تحريم بيشتري مواجه ‏خواهد شد‎.‎ خبرگزاري اسوشيتدپرس هم از قول "مايکل هيدن" رئيس سازمان اطلاعات مرکزي امريکا ـ سيا ـ بلافاصله گزارش ‏مي دهد: "پافشاري ايراني ها براي غني کردن اورانيوم به اين دليل است که آنها مي خواهند سوخت کافي براي ‏تجهيزاتشان فراهم کنند. اين سوخت به آنها فرصت مي دهد تا در لحظه مناسب سکوت را شکسته و بگويند که يک ‏سلاح[اتمي] توليد کرده اند."‏ جرج بوش هم که منتظر چنين خبري است، مي گويد: "اگر ما به اصلي ترين حامي تروريسم در جهان اجازه دهيم که به ‏مرگبارترين سلاح جهان دست پيدا کند، به نسل هاي آينده خيانتي نابخشودني کرده ايم.رئيس جمهور ايران با اعلام اينکه ‏اسرائيل بايد از روي نقشه محو شود، آرزو دارد خاورميانه را به قرون وسطي برگرداند.ملت ها حق دارند از خود دفاع ‏کنند و بنابراين هرگز نبايد ملتي را مجبور کرد که با قاتلاني که قصد نابودي اش را دارند، مذاکره کند. القاعده، حزب الله ‏و حماس شکست خواهند خورد، و مسلمانان در سراسر منطقه به پوچ بودن ديدگاه تروريست ها و ناعادلانه بودن ‏هدفشان پي خواهند برد."‏ ‎‎صداي شوم جنگ باز به گوش مي رسد‏‎ ‎ مجله تايم مي نويسد: "احتمال اينکه دولت بوش حمله به ايران را آغاز کند نه تنها تقويت شده، بلکه بوش و چيني معاون ‏او مي خواهند تا قبل تحويل کاخ سفيد به رئيس جمهور آينده دست به اين عمل بزنند.اين حمله مجوز قانوني در امريکا ‏ندارد اما براي بوش ـ چيني اين مهم نيست که مردم امريکا و يا کنگره چه مي خواهند و يا چه مي گويند، آنها تصميم ‏خودشان را گرفته اند."‏ يوشکا فيشر- وزير خارجه سابق آلمان- ستون اين هفته خود را در دي تسايت آنلاين به درگيري‌هاي‎ ‎اخير لبنان و نقش ‏و تلاش‌ رژيم ايران براي تبديل شدن به قدرت منطقه‌اي اختصاص داده‏‎ ‎است. فيشر معتقد است "حماس در نوار غزه و ‏حزب‌الله در لبنان به نمايندگي از رژيم‏‎ ‎ايران با اسراييل و آمريکا مي‌‌جنگند و از آنجا که اين جنگ‌هاي جايگزين به يک‏‎ ‎تصميم‌گيري قطعي نخواهد انجاميد، بايد منتظر جنگ اصلي و درگيري بزرگ براي حل مشکلي‎ ‎بود که نه تنها توازن ‏منطقه بلکه توازن جهان را بر هم خواهد زد."‏ ‎ ‎ عبدالله شهبازي که در هفته هاي اخير در نقش و ماموريت عجيبي وارد صحنه سياسي ايران شده و خود را از مدافعان ‏دولت احمدي نژاد معرفي مي کند، در گزارش جديدي از انفجارحسينيه سيدالشهداء شيراز رسما مي نويسد که "وزير ‏اطلاعات ـ اژه اي ـ درباره کشف شبکه سلطنت طلب بمب گذار دراين حسينه دروغ مي گويد. اين حسينيه از سوي ‏خودي ها و با يک مين منفجر شده است."‏ شهبازي که نظرياتش به دليل نزديکي به منابع امنيتي ـ نظامي سطوح بالائي جمهوري اسلامي قابل توجه است، نتيجه ‏مي گيرد: "همزماني اين تبليغات از سوي برخي کانون‌ها در ايران با اوج‌گيري بحران در منطقه [حوادث لبنان و ‏تحولات دروني و احتمال کودتا در سوريه و تدارک حمله اسرائيل به سوريه در تابستان جاري] و پايان قريب‌الوقوع ‏حکومت جنون‌آميز نومحافظه‌کاران در آمريکا و اوج‌گيري بي‌سابقه تحرکات جنگ‌افروزانه ضد ايراني از سوي آنان، ‏اين بيم را برمي‌انگيزاند که تبليغات فوق دستمايه‌اي براي ايجاد تعارض خونين ميان ايران و آمريکا و تحقق آرزوي شوم ‏جنگ افروزان نومحافظه‌کار و صهيونيست باشد."‏ شهبازي هم مانند بوش و فيشر به کانون تحولات يعني خاورميانه بر مي گردد. جائي که سرانجام رئيس جمهور لبنان ‏توسط اعراب ميانه رو تعيين مي شود. انتخابي که هم آرامش را به لبنان بر مي گرداند و هم هشدار مستقيمي به ‏جمهوري اسلامي است.‏ در حاليکه حامد مشعل در تهران است و متکي شتابزده به لبنان مي رود تااولين ميهمان خارجي او باشد، مذاکرات ‏‏"جدي" سوريه و اسرائيل پشت درهاي بسته ادامه دارد. وزيرخارجه اسرائيل، شرط برقراري صلح با سوريه را دوري ‏جستن اين کشور از ايران و گروههاي اسلامگراي حزب الله و حماس اعلام کرده است و در عوض بلنديهاي جولان را ‏به اين کشور بازخواهد گرداند.‏ سوريها که در سي سال گذشته بزرگترين منافع اقتصادي و سياسي را از جمهوري اسلامي برده اند، به شرط اسرائيل ‏‏"واکنش" نشان داده اند؛ اما شک نيست که به سود "منافع ملي" خود عمل خواهند کرد. ‏ احمد زيد آبادي که اوضاع منطقه را به دقت دنبال مي کند، مي نويسد: "ترديدي وجود ندارد که سوريه در يک نگاه بلند ‏مدت پذيرفته است که در مقابل تجديد حاکميت خود بر جولان، صف خود را از محور ايران، حزب‌الله و حماس به ‏روشني جدا کند."‏ نگاهي که جمهوري اسلامي را در منطقه تنها خواهد گذاشت تا دن کيشوت هايش اسرائيل را از ميان بردارند و مديريت ‏خيالي امام زمان را بر جهان تحميل کنند.‏ و تا آن لحظه برسد اين جهان است که مديريت واقعي خود را قدم به قدم به جمهوري اسلامي نشان مي دهد.‏ بعد از بانک هاي ديگر جمهوري اسلامي، ديپلمات‌هاي اروپايي اين هفته مي گويند که اتحاديه اروپا درحال آماده کردن ‏برنامه‎ ‎تحريم بانک ملي ايران است، اما مي‌خواهد پس از مشاهده عکس‌العمل ايران به بسته‎ ‎پيشنهادي غرب در اين باره ‏تصميم بگيرد؛ و علاوه بر اين آماده است تا بال هاي "هما" راهم قطع کند. بزودي مهلت ششماهه اروپا براي اعمال ‏مقررات پروازي اتحاديه اروپا بر روي ناوگان "هما" به پايان مي رسد و پروازهاي اين شرکت که قبل از انقلاب يکي ‏از بهترين شرکت هاي مسافري جهان بود، بر فراز اروپا ممنوع مي شود. و درست در روزهائي که بامديريت پروفسور ‏فيروز نادري آمريکائي ها بر مريخ فرود آيند.‏ هفته نامه اشپيگل هم خبرهاي داغي از مرزهاي شمالي ايران دارد که شرق وغربش درکنترل آمريکاست: "اين هفته ‏براي نخستين بار پس از فروپاشي شوروي، سياست ترکمنستان و جمهوري آذربايجان همسوئي پيدا کرد. با دور شدن ‏ترکمنستان از ايران اين کشور به مواضع جمهوري آذربايجان بيشتر نزديک شده است. در ماه‌هاي اخير نيز مقام‌هاي ‏آمريکائي و پيمان نظامي ناتو با رئيس جمهور ترکمنستان چندين بار ديدار کرده‌اند و توافق شده است ارتش ترکمنستان ‏پايگاه هوائي مرو را براي استفاده نيروهاي ناتو بازسازي ‌کند."‏ در جنوب هم، کشور جيبي "امارات" جمهوري اسلامي را "اشغالگر"- همان لقبي که حکومت طالباني به اسراييل داده ‏است- مي خواند و با لحني توهين آميز از مالکيت بر سه جزيره ايراني دم مي زند.‏ روز سه شنبه نيز يکي از مقام هاي وزارت امور خارجه امارات که نامش فاش نشده، به خبرگزاري رويترز گفت: ‏‏"انگار که طرف ايراني نمي خواهد بفهمد، سوء تفاهمي ميان ما وجود ندارد، اين يک اشغال واقعي است. اشغال هيچ ‏سرزميني نسبت به ديگر اشغال ها تقدس ندارد. اشغال، اشغال است و فرقي نمي کند که اسرائيل اين کار را کرده باشد، ‏يا ايران يا هر کشور ديگري."‏ در اسفند ماه، کشورهاي عربي در قالب بيانيه اي که در نشست اتحاديه عرب صادر شد، از ادعاهاي امارات در مالکيت ‏بر جزاير ايراني حمايت کردند. و اين هفته هم خانم رايس از آنها مي خواهد: "براي مقابله با ايران غير عرب، از عراق ‏حمايت کنيد."‏ بله. محاصره کامل است. همه دوستان سابق دشمن شده اند و تمامي کساني که ايران بزرگ را بر نمي تابند، دست به ‏دست هم داده اند و دولت امام زماني باشدت تمام سرگرم پياده کردن مديريت امام زماني در داخل کشور است.‏ با اينکه آيت اله خزعلي بزرگ "امام زمان داران" مي گويد که با اين تورم نمي شود زندگي کرد، وزير بازرگاني کابينه ‏امام زماني اعلام مي کند کاري از دستش ساخته نيست: "کنترل گراني از اختيار ما خارج است." ‏ تورم هم که از قوانين زميني اقتصاد پيروي مي کند لبخند زنان به تجار هيئت موتلفه و سران سپاهي ـ امنيتي که سرمايه ‏کشور را صرف ورود پفک و کاپوت مي کنند، اين هفته از مرز 30 درصد هم مي گذرد. روزنامه اعتماد ملي مي ‏نويسد: "شبکه بانکي پشت مرز بحران است."‏ و دولت در کار دستگيري بهائيان، منفجرکردن حسينيه و انداختن تقصير به گردن "سلطنت طلب" ها و خرج بودجه ‏تئاتر در جاهاي ديگر است. براي اينکه نفس از کسي در نيايد از طرفي براي محاکمه محمدخاتمي زمينه سازي مي شود ‏واز جانب ديگر علي کريمي کاپيتان تيم ملي به علت انتقاد از فوتبال کشور روانه خانه اش مي گردد.‏ در مجلس، سپاه يک گام بزرگ ديگر پيش مي آيد و علي لاريجاني را جانشين پدر عروس رهبر مي کند. هرچه باشد ‏سنگر آخر آنجاست. شايد براي همين هم روحانيون منتقد دولت يکي يکي از تشکلهاي روحاني محافظه کار خارج مي ‏شوند.‏ خاموشي نوبتي در تهران شکل قانون مي گيرد و خبر از گسترش خاموشي ها مي رسد. براي همين هم سردار ذوالقدر ‏حکومت بسيجي شبانه را در تهران و شهر هاي بزرگ ايران بر قرار مي کند. ‏ حق بافرمانده سپاه پاسداران است: بايد منتظر توفان بود.‏

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر