۱۳۸۹ آبان ۲۱, جمعه

فقر و فحشا در ایران بیداد میکند !!

ما کجای این دنیا ایستاده ایم ؟؟؟ چرا اینگونه شد ؟؟؟
دیروز دلم گرفت وقتی بارون بارید  قلمم رو که برداشتم دیدم این نوشته رو نوشتم ...

میخواهم شروع کنم به نوشتن با قلمی سیاه رنگ ازاین دنیای سرد و بی روح، با دلی آکنده از اندوه و درد این روزگار وحشی صفت ... براستی در این متروکه ی سیاه که هر کس به خود می اندیشد و بس چه باید کرد ؟؟؟ مدتها ست در این اندیشه غوطه ورم که با این گرگهای به ظاهر انسان نما چگونه باید بود ؟؟؟ با این فقر که دنیای پر از قشنگی بچه های معصوم را تبدیل به جهنمی سوزان کرده چه می بایست کرد ؟؟؟ آیا راه گریزی نیست ؟؟؟ تا به کی باید به جرم فقر این فرشته های بی گناه به لجنزارها کشیده شوند ؟؟؟ آیا کسی نیست فریادهای بی صدای آنها را بشنود ؟؟؟ آیا کسی نیست که بداند گرسنگی و نداری چیست ؟؟؟ آیا کسی نیست که بداند در این اجتماع کثیف فقر بیداد می داند؟؟؟ آیا تا بحال از خود پرسیده اید که برای چه پا به این دنیای پر از نیرنگ گذاشته اید ؟؟؟ آیا برای تماشای زجر کشیدن انسانهای پاک ؟؟؟ در این دنیای ما ، دنیایی که  پر شده از سیاهی ، دروغ و تظاهر ، جایی که سکوت خودنمایی می کند وکسی قدرت فریاد ندارد ؟؟؟ چگونه باید آرام بود و سخنی نگفت. دیگر جایی برای یاسهای سپید نیست ، زیراکه باید درحسرت دستانی بی آلایش و پاک بمیرند آیا این طبیعت دنیاست ؟؟؟  افسوس من از این است که چرا اینهمه تفاوت باید بود ؟؟؟ که یکی در خواب ناز و دیگری در به در جایی برای ساعتی آرام خفتن و دقایقی بی دغدغه برای آسوده نفس کشیدن ... آیا این انصاف روزگار است؟؟؟ پس لعنت به این اجتماع و لعنت به این سرنوشت شوم که مثل شوکران تلخ و کشنده است ... من می ترسم از این قانون جنگلی ... از این آدمکهای هار شده که دین و دنیای خود را به فراموشی سپرده اند . اما کاش می دانستم این اعتراض نامه خود را به که باید دهم که پاسخی برایش داشته باشد آیا کسی هست که به سوالهای بی پاسخ من، این حقیر کوچک ، جوابی دهد آیا کسی هست که در این قربانگاه برای اندک زمانی هر چند کوتاه آرامش را به من هدیه دهد ؟؟؟ می دانید دلم برای دخترکی سوخت که به اجبار نداری تنش را مهمان جسمهای هرزه کرد... او اشک ریخت و نالید اما آیا کسی دلش برای او سوخت ؟؟؟ آیا کسی او را فهمید ؟؟؟ اما همه او را ننگ جامعه می دانند اما کاش کمی فقط اندکی ، انصاف داشتیم و دنبال دلیل بودیم ...که چرااااا؟؟؟   
  



۱ نظر:

  1. تک تک این تصاویر آنقدر مصیبت درونشان هست کهراستش واژه ایی پیدا نمیکنم مگر بگویم حق ما این نبود پروردگار خود به فریادمان برسد.

    پاسخحذف