۱۳۸۸ خرداد ۵, سه‌شنبه

آیا تنها تحریم انتخابات کافی است؟

انتخاباتی که اپوزیسیون و مخالفان نظام جمهوری اسلامی بدان انتصابات نام نهاده اند هر چهار سال از جانب نظام اسلامی حاکم برایران برگزار می گردد و علیرغم توصیه ها و تشویق های اپوزیسیون سیاسی مبنی برعدم شرکت مردم در نمایشات و خیمه شب بازی های انتخاباتی ، اما با وجود این بخش های وسیعی از مردم و روشنفکران ایران در آن انتخبات بقول رژیم اسلامی ـ اما به گفته اپوزیسیون ـ انتصابات شرکت می جویند.

اینک سالهاست که مردم ایران به اپوزیسیون سیاسی کم محلی نشان می دهند و آن کاری را انجام می دهند که خود صلاح می دانند.چرا بخشی از مردم و روشنفکران ایران همواره در انتخابات یا انتصابات شرکت می کنند؟ چرا بخشی از ایرانیان هنوز به اصلاحات توسط یک رئیس جمهور بی اختیار و تدارک چی امیدوارند؟

چرا بخشی از مردم و روشنفکران با آگاهی از قانون اساسی جمهوری اسلامی که همه راه های رفرم رابسته است و همه اختیارات نزد ولی فقیه قرار دارد و با کم ترین شانس برای آغاز اصلاحات با وجود همه این معضلات همچنان امیدوارانه در انتخابات یا انتصابات شرکت می کنند؟ بنظر من در پاسخ همه سئوال های فوق باید گفت ، مادامی که جانشین و اپوزیسیون فراگیر در برابر رژیم اسلامی شکل نگرفته باشد ـ

بخشی از مردم و روشنفکران در انتخابات یا انتصابات شرکت خواهند کرد. مردمی که به جانشین مقتدر خوشبین نباشند همچنان ناامیدانه در جستجوی راه های چاره خود که کمی بدان امیدوارند خواهند بود تا ابد بین بد و بدتر ، بد را انتخاب نمایند تا خود را راضی و پیروز بپندارند اما بقای جمهوری اسلامی ادامه یابد.

شوربختانه اپوزیسیون پراکنده و بی برنامه ایرانی تا کنون نتوانسته است حتی بخش ناراضی جامعه ایرانی راکه در هیچ یک از انتخابات جمهوری اسلامی شرکت نکرده است وبطور مخفی و علنی علیه جمهوری اسلامی شوریده است سازماندهی نماید تا بتواند آرای بخش دیگر مردم ایران را که همواره در انتخابات شرکت می کنند به خود جذب نماید.

اینک نیز مانند دوره نهم انتخابات جمهوری اسلامی در سال 84 ظن این می رود که در شمارش آرای آن بخشی از مردم که در انتخابات شرکت می نمایند دستکاری و تقلب بعمل آید تا نماینده اقتدار گرایان با نظر ولی فقیه کرسی ریاست جمهوری را بدست گیرد؟ چرا که ولی فقیه با هرچه تمام به مریدان خود اعلام نموده است که طرفداران فرهنگ غربی را انتخاب ننمایند ، بلکه به معتقدین اسلام ناب محمدی رای بدهند! اگر کار به تقلب و دستکاری آراء کشیده شود و بعضی کاندیداها به شمارش آراء اعتراض کردند ،آنموقع اپوزیسیون ایرانی چه باید بکند؟آیا فقط باید تماشاگر بماند ؟یا اینکه به مردم بگوید ـ دیدید که جمهوری اسلامی هرگز نمی گذارد تا انتخابات سالم بر گزار گردد؟

بنظر من اگر اعتراضات نسبت به تقلب ها به خیابانها کشیده شود باید اپوزیسیون ایرانی نیز در صفوف معترضین شرکت نمایند تا دوشادوش مردم یک جنبش اعتراضی وسیع را برای جمهوری اسلامی دامن بزنند.همه انقلاب های آرام و مخلمی در جهان با اعتراض به انتخابات ناسالم رو برو شده است و از درون همان جنبش به سرنگونی حکومت های مستبد منتهی شده است که اپوزیسیون ایرانی نیز می تواند از آنها در سهائی بیاموزد.

برای مثال چایشسکو رهبر رومانی رادر سال 1989 مردمی سرنگون نمودند که ظاهرا برای گوش دادن به سخنرانی او در میدان بزرگ بخارست اجتماع کرده بودند.

همه ما به خوبی می دانیم که نظام جمهوری اسلامی به دروغ در داخل و خارج ادعا می کند که دمکراسی و انتخاب نمایندگان مردم برای ارگانهای قوه مجریه و مقننه را بدرستی رعایت می نماید.اپوزیسیون ایرانی باید دروغ جمهوری اسلامی را با شرکت دادن مردم دریک جنبش سراسری به اثبات برساند نه اینکه تنها به صدور اطلاعیه ها ،بیانیه ها اکتفا نماید.همه ما اینرا بخوبی می دانیم که کاندیدا های مورد تائید شورای نگهبان و و لی فقیه به دروغ همه شعار های سیاسی ،اجتماعی ،فرهنگی و مبارزات برحق اپوزیسیون را در ماههای قبل از انتخابات به مصادره خویش در می آورند تا خودرا نزد مردم محبوب نشان دهند تا آرای آنها را کسب نمایند و بعد از جلوس به قدرت همه وعده های خود را به فراموشی می سپارند که در این راستا نیز اپوزیسیون ایرانی باید میان مردم روشنگری نماید.

دکتر اکبر اعلمی به درستی اشاره کرده است که آقای موسوی در بیست ساله گذشته کجا تشریف داشتند تا به معضلات حکومت انتقاد نمایند اما اینک به یکباره کاسه داغ تر از آش شده اند!

در جمعبندی بالا به این نتیجه می توان دست یافت که وضعیت درونی و بیرونی رژیم اسلامی بسیار لرزان است و اوباما نیز کم کم از ادبیات سیاسی جرج بوش علیه جمهوری اسلامی بهره می گیرد و از تحریم های سخت گیرانه تر و ازگزینه های گوناگون که همچنان بر روی میز کاخ ریاست جمهوری امریکا رژه می روند سخن می گوید.ضرب العجلی که کاخ سفید در مورد مسائل اتمی به جمهوری اسلامی داده است در پایان سال جاری میلادی پایان می یابد و بی صبری های اسرائیل نیز بسیار نگران کننده شده است.ولی فقیه به همه کاندیداهای ریاست جمهوری گوشزد کرده است که برنامه اتمی غنی سازی اورانیوم مانند گذشته پیگیری خواهد شد و هرگز عقب نشینی در زمینه غنی سازی اورانیوم صورت نخواهد گرفت.

پس مشاهده می کنیم که حتی انتخابات پیش رو نیز به اوباما کمکی نخواهد کرد تا فضای تازه ائی در گفتگوها و تماس های بین المللی با جمهوری اسلامی بوجود آورد؟