نوروز، جشن ايرانيان از روزگاران كهن پر شكوه ترين جشن بهاری در جهان بوده است. نوروز بهارانه ای است كه روايت های تاريخ درباره پيدايش آن بسيار گوناگون است نوروز جشن شروع فروردين يا « فرودگان » است كه ياد آور اجداد و نياكان ما بود و چنان مي پنداشتند كه در پنج شب ، ارواح پاك مردگان ، برای ديدار وضع زندگي و احوال بازماندگان به زمين فرود مي آيند و در خانه و آشيانه خويش سرگرم تماشا وسركشي مي شوند . اگرخانه روشن و پاكيزه و ساكنان آن راحت وشاد باشند ، ارواح مسرور و سر افراز برمي گردند. اما درغير اينصورت ، آنان غمگين وناراحت به منزلگاه خويش باز مي گردند وتا سال آينده به انتظار مي نشينند . درباره پيدايش نوروز در روايتي ديگر چنين آمده است كه نيشكر را جمشيد در اين روز يافت و مردم از كشف خاصيت آن متحير شدند . پس جمشيد دستور داد تا از ( شهد آن ) شكر ساختند و به مردم هديه دادند . از اين رو ، آن را نوروز ناميدند . همچنين روايت شده كه اهريمن ، بلای خشكسالي و قحطي را بر زمين فرو نشانيد . اما جمشيد به جنگ با اهريمن پرداخت و عاقبت او را شكست داد . آنگاه خشكسالي، قحطي ونكبت را بر روي زمين از ريشه بخشكانيد و به زمين بازگشت با بازگشت ويدرختان و هر نهال و چوب خشكي سبز شدند . پس مرد م اين روز را « نوروز » خواندند و هر كس به يمن و مباركي در تشتي جو كاشت و اين رسم سبزه نشانيدن در ايام نوروز از آن زمان به امروز باقي مانده است . در خيام نامه آمده است : چون از اميري جمشيد 421 سال گذشت ، جهان از او يكسره راست همي آمد .ايران و ايرانيان هم مطيع و مريد او شدند تا بفرمود گرمابه های بسيار ساختند و سيم و زر از معادن بر آوردند و ديبای ابريشمي بافتند كه آن روز ، روز اول « حمل » بود . پس جشني بر پا ساخته و نوروزش نام نهاد تا هر سال چو فروردين آيد ، آن روز را جشن گيرند . در ميان اقوام آريايي كه وارد ايران شدند ، جشن سال نو در اصل به دو شكل زير بوده است : آرياييها در روزگاران باستاني دارای دو فصل گرما و سرما بودند . فصل سرما شامل دو ماه و فصل گرما شامل ده ماه مي شد . ولي پس از مدتي ، تابستان داراي هفت ماه و زمستان داراي پنج ماه شد . در هر يك از اين دو فصل جشني برگزار مي كردند كه هر دو اين جشنها را آغاز سال نو تلقي مي كردند . در جشن اول كه به هنگام آغاز فصل گرما يعني به هنگامي كه گله ها را از آغل به چمنهاي سبز و خرم مي كشانيدند و از ديدن چهره گرمابخش خورشيد شاد مي شدند. جشن دوم با شروع سرما آغاز مي شد . در اين ايام گله را به آغل باز مي گرداندند و با توشه هاي اندوخته از آنها نگهداري مي كردند . بر اساس شواهد و قرا ئن ، جشن نوروز حتي به هنگام تدوين بخش كهن اوستا نيز در آغاز بهار بر پا مي شده و شايد به نحوی كه اكنون بر ما معلوم نيست آن را در برج مزبور ثابت نگاه مي داشتند .عيد نوروز شش روز متوالي دوام داشت و در اين روزها ، سلاطين بار عام مي دادند و نجبای بزرگ و اعضای خاندان خود را به ترتيب مي پذيرفتند و به حاضران عيدی مي دادند . در روز اول سال مردم زود از خواب برمي خواستند ، به كنار نهرها و قناتها و خود را مي شستند و به يكديگر آب مي پاشيدند و شيريني تعارف مي كردند . صبح قبل از آنكه كلامي گويند ، شكر يا عسل مي خورند و برای حفظ بدن از نا خوشي ها و بدبختي ها روغن به تن مي ماليدند. اما نوروز ، پس از مرگ جمشيد نيز به حيات خود ادامه داد . در معنا ، نوروز ، از هجمه ها و حمله هاي يونانيان ، اعراب ، تركها ومغول ها جان به در برد . و نوروز ثابت كرد كه مهم ترين جشن فرهنگي ميليون ها ايراني است كه در درون ايران زندگي مي كنند
هفت سين
هفت سين ، هفت واژه كه با حروف « سين » شروع مي شوند نيز از سنت های جالب نوروز است . در زمان امروز ، هفت سين مشخصاً معاني استعاره اي خاص خود را دارد : سمنو ، جوانه هاي گندم كه طي مراسم خاصي پخته مي شود . سيب ، سنجد ، سير . زرتشتيان ، اوستا ، كتاب مقدس آسماني خود را در رأس سفره هفت سين قرار مي دهند . تخم مرغ های رنگين ، گلاب ، سكه ، طلا ، ماهي قرمز در آب ، آينه ، شمع و هر يك از اين موارد سمبل و نماد تولد ديگر باره بهاران است . در اساطير ايراني در ارتباط با نوروز ، جوانه ي گندم و عناب ، نشانه و سمبل زايش ديگر باره بهاران است و سبزی ، سكه ، و سركه سمبل و نماد افكار نيك ، كردار نيك ، خدا پرستي ، نيك بختي ، جاودانگي و داد و دهش است كه به باور زرتشتيان ، زرتشت پيامبر، آنها را از جمله صفات اهورا مزدا دانسته است .
برای رسیدن به آزادی باید از دشت تاریک نادانی و بی خبری عبور کرد آگاهی تنها ستاره روشنگر این راه است
۱۳۸۶ اسفند ۲۹, چهارشنبه
۱۳۸۶ اسفند ۲۶, یکشنبه
قاضی - رئیس پایس - : اراذل
در۳۰ سال گذشته هر چیز را نیاموخته باشیم، این یکی را آموخته ایم که هر کس بیشتر فریاد “اخلاق، اخلاق” و ”اسلام، اسلام” می کند، کاسه ای زیر نیم کاسه اش است.اما آنچه آقای سردار زارعی، به حمایت قاضی سعید مرتضوی، قاتل زهرا کاظمی، انجام داده، “کاسه” نیست، “طشت” است؛ طشت رسوایی.
روزگاری در طبقه بالای خانه کوچک مان، که دیرگاهیست به لطف برادران مسلمانی از قماش مرتضوی ها و زارعی ها از دستش داده ایم، همسایه ای داشتیم که همه اهل محل از دست او به عذاب بودند. به قول مادرم، شغلی “شریف” داشت. “خانم” بود. صبح تا شب، مردانی از جنس سردار زارعی به خانه اش می رفتند و می آمدند. چند بار هم که به آرامی اعتراض کردیم، “خانم” سرخ شد و زرد شد و گفت: برادرهایم هستند! حاج آقا، عموهای بچه ها!
بالاخره با یکی دیگر از همسایگان تصمیم گرفتیم به نیروی انتظامی محل شکایت کنیم.آخر چقدر برادر! چقدرحاج آقا! در راه بودیم که به دوستی برخوردیم. گفتیم کجا می رویم و چرا می رویم. پوزخندی زد و گفت: ساده اید شماها! برادرها خودشان در جریان هستند. گفتیم: پس چراکاری نمی کنند در کشور اسلامی؟ این بار زهرخندی زد و گفت: چون از خودشان هستند. شکایت که بکنید، حمایت علنی می شود و همین حیای ظاهری هم می ریزد.
حیرت زده پرسیدیم: پس چه باید کرد؟
پاسخش را هرگز از یاد نمی برم: مطمئن باشید آن “خانم” از اینها مردتر است. با او کنار بیایید و راضی اش کند که از ساختمان شما برود.
همین طور هم شد. بساطش برپید و رفت.گاه رفتن اما مادرم را در آغوش کشید و گفت: از نجابت تان شرمنده ام. حلالم کنید که من نیز گرفتار برادرانم!
و حالا یکی از همان برادران، که برای حفظ امنیت اجتماعی، نقاب بر چهره می زد و شبانه شهروندانی را می گرفت، به هر نام، در حال برگزاری نماز جماعت با “خانم” ها در دام افتاده است. دام که نه؛ رسوا شده است. با این رسوایی می توان، حیثیت نداشته آقایان را برد. می توان گفت: باید سر بر خاک گذارید و بمیرید که از نماز جمعه دانشگاه تهران به نماز جمعه ای رسیدید به امامت زارعی ها، و به حمایت مرتضوی ها. می توان گفت… بگذریم.
آنچه در این ماجرا سوگناک تر و تحمل ناپذیرتر است، نه رسوایی اینان، که وضعیت مردمان میهن ماست که امنیت و قضایشان در دست امثال مرتضوی ها و زارعی هاست. مردمانی که اگر کارشان به دادگستری بکشد با مرتضوی ها طرف هستند، در نیروی انتظامی با زارعی ها، ودر جاهای دیگر با دیگرانی که ما به اسم نمی شناسیم، اما برای مسئولین جمهوری اسلامی ناشناس نیستند. همان ها که اغلب، به علت داشتن پرونده هایی مشابه ـ همانگونه که سعید مرتضوی دارد ـ به کار گرفته شده اند و خباثت خود بر ماجرا افزوده و به کار بردن سر مظلوم، به جای بردن خود وی مشغولند.
دوستی می گوید: سکوت کنید. درباره زارعی ننویسید.می پرسم: چرا؟ پاسخ می دهد: اگر قرار باشد افرادی از قبیل زارعی را تنبیه مختصری هم بکنند، چون شماها می گویید به قید وثیقه آزادش می کنند و بعد در سکوت به کار دیگری می گمارندش. آخر به اینان احتیاج دارند!
سخن تلخیست، نه؟
پاسخ من اما این است: وای بر کسانی که نمی دانند “اراذل و اوباش” چون بسیار و بسیارتر شوند ـ آنگونه که شده اند ـ بیش از همه کارفرما را به خطر می اندازند. مرتضوی ها اگر بسیار شوند، به زارعی ها حکم گرفتن دختران خودتان را خواهند داد. زارعی ها اگر زیاد شوند ـ که همراه دولت محمود احمدی نژاد شده اند ـ سر خود شما را به جای خود شما در پای نمازگزاران عریان شان خواهند انداخت. اتحاد مرتضوی ها ـ زارعی ها برای ملت ایران، جز نابودی و ناامنی چیزی در پی نخواهد داشت؛ اما در ایرانی ناامن و نابود شده، بهترین جایی که نصیب شما بشود، کوچک محلی خواهد بود برای خواندن صیغه محرمیت آقایان و نماز گزاران “خانم” شان.
اگر غیرتی هنوز باقیست، آگر آدمیتی هنوز در شما سوسو می زند، حکم جمع آوری همه مرتضوی ها و زارعی ها را بدهید. هر چند نمی دانم دیر شده یا نه.
و سخن آخر: هر شب در امن جای این غربت، به دخترانی می اندیشم که اسیر اینانند؛ به جوانانی که بندی اینانند. به کودکانی که دندان هایشان را کشیدند تا خانه فساد آقایان را رونق بخشند….
خداوندا این شب های پر کابوس را از ما بگیر.
۱۳۸۶ اسفند ۲۲, چهارشنبه
شوک بزرگ نتیجه تکان دهنده 5 نظر سنجی
در سردترین فصل انتخاباتی، نتیجه 5 نظرسنجی که در روزهای گذشته در تهران و دیگر شهرهای بزرگ کشور انجام شده به بیت رهبری گزارش شده است. در محافل مطبوعاتی کشور گفته می شود جمعبندی این 5 نظرسنجی که توسط ارگان های اطلاعاتی سپاه، بیت رهبری، وزارت اطلاعات، وزارت کشور و شورای ائمه جمعه انجام شده یک "شوک" پرقدرت به رهبر جمهوری اسلامی بوده است. حتی نظرسنجی از ائمه جمعه نیز حکایت از سردی انتخابات، بی تفاوتی مردم، بی اطلاعی عمومی از هویت و گرایش های سیاسی افراد، طرد رهبران و هدایت کنندگان مجلس هفتم که برای مجلس هشتم نیز کاندیدا شده اند و... بوده است. جمعبندی این نظرسنجی ها، بصورت یک گزارش توسط دفتر ویژه بازرسی رهبری که هدایت آن با علی اکبر ناطق نوری دبیرکل سابق جامعه روحانیت و رئیس مجلس پنجم است دراختیار رهبر قرار گرفته است. این نظرسنجی ها اندک تفاوت هائی با هم دارند، اما مسئله سردی فضای انتخابات و بی تفاوتی مردم در همه آنها با درصدهائی کم و بیش یکسان در راس قرار دارد.
در همین محافل گفته می شود از روی گذشته بالاترین ملاقات ها و رایزنی ها برای یافتن چاره ای برای این شرایط آغاز شده است و حتی صحبت از برخی ملاقات ها و تبادل نظرهای مهم در راس حاکمیت است. یک پیشنهاد که عمدتا نظامی ها و بویژه دبیر شورای نگهبان بعنوان نظر بقیه فقهای عضو این شورا مطرح شده ایجاد یک "شوک" و بدنبال آن تزریق"هیجان" به جامعه است. احمدی نژاد نیز مانند فرماندهان سپاه از همین نظر حمایت کرده است. راه حل دیگری که مطرح شده سکوت و پشت سر گذاشتن چند روز آینده و برگزاری انتخابات و تشکیل بی سر و صدای مجلس بعدی و ایجاد شوک به جامعه، پس از تشکیل مجلس است. البته این شوک با شوکی که پیش از انتخابات و برای ایجاد هیجان انتخاباتی مطرح شده متفاوت است. در شوک بعد از انتخابات، قصد آنست که زهرچشم دیگری از مردم بگیرند و در گام اول به سراغ زنان بروند. حتی زمزمه پوشش کامل با نقاب برای زنان مطرح است و بسیج بانوان را با همین پوشش می خواهند در یک مانور به خیابان بیآورند.
راه حل دیگری که همچنان احمد جنتی با آن مخالف است، چشم پوشی بر پخش وسیع پوسترهای خیابانی و جنبه های شاد به روزهای قبل از انتخابات دادن و پوشش کامل تلویزیونی از این طرح است.
هنوز معلوم نیست از مجموع این راه حل ها، کدامیک ظرف چندروزی که به انتخابات مانده به میدان آورده خواهد شد، اما آنچه مسلم است برای صدور فرمان "شوک" به مردم باید ساعت شماری کرد. حتی با احتساب و احتمال ایجاد جو کاذب جنگی، بر مبنای یک تحریک برون مرزی و یا بر مبنای یک دروغ خود ساخته!
انتخابات سرد سرد ___ مناظره های با مزه با مزه
مناظره های بی مزه انتخاباتیهیجان ساز نیست، اما خبرساز هستاگر سخنان مجید انصاری عضو سابق خبرگان و رئیس اسبق زندان ها تحقق یابدتحت هدایت و مدیریت دولتایران بزودی می شود بزرگترین "گداخانه" منطقه
کارزار تبلیغات انتخاباتی در چارچوب مناظره های دو نفره در دانشگاه ها خلاصه و محدود شده است. چند ده نفری می نشینند و دو
نفری هم بنام اصولگرا و اصلاح طلب و یا عضو حزب اعتماد ملی و یا کارگزاران مناظره می کنند. یک چیزهائی این می گوید و یک چیزهائی هم آن دیگری که عمدتا هم بر محور تو در مجلس ششم چه کردی و من در مجلس هفتم چه کردم و بالعکس دور می زند! گاه نیز کارنامه سه ساله دولت احمدی نژاد ورق زده می شود که برگ برگ آن سیاه است.
در این که این مناظره ها تاثیری در تبلیغات انتخاباتی نخواهد داشت و اساسا مخاطبان وسیع و مردمی هم ندارند کمتر جای تردید است، اما در وسط این مناظره ها خبرهائی هم بیرون می زند که آنها مهم اند و یا حوادثی اتفاق می افتد که مهم تراند. مثلا در مناظره محمد رضا خاتمی در یکی از مساجد تهران نارنجک اشک آور منفجر کردند و مناظره تبدیل شد به مشاجره!
یا در مناظره محمدرضا با هنر و محمدرضا خاتمی، محمدرضا باهنر نایب رئیس اول مجلس هفتم دست از روی زخم خون چکانش برداشت و دولت خاتمی را متهم کرد به تهی کردن و ناتوان کردن وزارت اطلاعات. که اشاره اش به اعلام غده سرطانی قتل های زنجیره ای در این وزارتخانه بود. ایشان همان کسی است که چند هفته پیش گفته بود "این لطف نظام است که اصلاح طلبان متحصن مجلس ششم را فرصت ادامه زندگی داده!"(نقل به مضمون)
مناظره مجید انصاری و شهابالدین صدر در دانشکده الهیات دانشگاه تهران هم از مناظره های خواندنی بود. اولی سالها سرپرست زندان های جمهوری اسلامی و عضو مجلس خبرگان بوده و هنوز هم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و دومی سخنگو و لیدر جبهه اصولگراها شده است. اولی گریبان دومی را گرفته بود و می پرسید: من امریکائی ام؟ (اشاره به سخنان رهبر که مستند به سخنان جورج بوش گفته بود اصلاح طلبان امریکائی اند) و دومی خیلی نرم و آرام کوشید از زیر بار این سئوال شانه خالی کند. هم اولی و هم دومی از سردی فضای انتخاباتی نالیدند، که اگر اطلاع از آن نظرسنجی هائی که گفته می شود در روزهای اخیر بصورت جمعبندی دراختیار رهبر گذاشته شده و قطعا در شايعاتی که اخبارش به این دو نفر برسد هم جزئیاتی از آن نظر سنجی پخش شده چنین بی پروا از سردی انتخاباتی سخن نمی گفتند.
این دو سه بخش از مناظره انصاری و صدر خواندنی است:
شهابالدین صدر:
«الان فضا برای انتخابات خیلی سرد است و اساسا فضا به دلیل محدودیتها و ابهاماتی که هست، انتخاباتی نیست. محدودیتها باعث میشود شور و نشاط انتخاباتی در کشور کاهش یابد و امیدواریم فضا مقداری تغییر کند و افرادی که به عرصه انتخابات آمدهاند خودشان را معرفی کنند. »(اشاره به محدودیت نصب پوستر و دستور فرمانده سابق بسیج و معاون سیاسی و برگزار کننده کنونی انتخابات سردار سرتیپ پاسدار"افشار" که فرمان برای فرمانداری ها صادر کرده پوسترهای تبلیغاتی بدون عکس نمایندگان، حتی نباید نام نماینده هم پایش باشد. یعنی شعار داده شود اما معلوم نشود این شعار مال کیست!)
حجتالاسلام مجید انصاری، عضو ائتلاف اصلاحطلبان (بقیه مسئولیت های وی را دربالا نوشتیم) گفت:
«چه اتفاقی در سطح مدیریت کلان یا مدیریت دانشگاهها، یا فضای سیاسی حاکم در دانشگاهها و تعامل گروههای مرجع در دانشگاهها رخ داده که دانشگاههای ما نسبت به مساله مهمی مثل انتخابات میشود گفت که بیتفاوت هستند و یخزدگی فضای دانشگاهها نسبت به انتخابات نشانه خوبی در کشور نیست. اگر این آسیبشناسی صورت نگیرد و دانشگاهها که نخبگان کشور در آن هستند نسبت به سرنوشت کشور بیتفاوت باشند، همین وضعیت در جامعه نیز شکل خواهد گرفت و واقعا برای نظام خطرناک است. نکند به سمت و سویی برویم که مثل سال 54 بشود که وقتی آگهی انتخاباتی داده میشد مردم با تمسخر میگذشتند. این روند، روند نگرانکننده است.
بیتردید برخی از گروههای سیاسی به دنبال حضور حداقلی مردم و کسب رای به نفع خودشان هستند.
در بین مردم یک چیزی در حال فراگیرشدن است مبنی بر اینکه انتخابات بیفایده است و تصمیمشان را گرفتهاند.
در بررسی صلاحیتها به طور قطع ناشیانه عمل شده است، در این صورت برای جامعه انفعال به وجود میآید و تصورشان این میشود که قرار است مجلس با ترکیب خاصی مهندسی شود.
سیاستهای اقتصادی اخیر کمر مردم را شکسته. بانک مرکزی هفته گذشته نرخ تورم 20 درصدی را اعلام کرد، گفت: قیمت مسکن در سه سال گذشته 300 درصد افزایش داشته است.
همه بدانید که در کشور دارد فاجعه رخ میدهد. 500 هزار نفر افراد تحت پوشش کمیته امداد شده اند 4 میلیون نفر و میترسم چند سال دیگر همه ما مستمریبگیر کمیته امداد باشیم. در سیاست خارجی چطور رفتار کردیم که چین که بازار ایران را قبضه کرده و تولیدکنندگان داخلی را به خاک سیاه کشانده و روسیه و حتی قطر و لیبی علیه ما قطعنامه صادر کردند؟ این نشان میدهد که در سیاست خارجی تعامل سازنده با دنیا نداریم
۱۳۸۶ اسفند ۱۸, شنبه
بقرنج ترین شرایط _ دشوارترین انتخابات مجلس
قدرت، هم طالب مجلسی فرمایشی و تابع سیاست های خویش است و هم نیازمند شرکت مردم درانتخابات برای نمایش حمایت از حاکمیت. این دو خواست، با هم در بزرگترین تضاد قرار گرفته اند و بیم دارند بازی با افکار عمومی؛ تبلیغات دروغ، دروغگوئی و فریب مردم هم جواب ندهد، همچنان که تدارک جشن اتمی و در آوردن مجلس هشتم با یک "یاحسین" از خمره انتخابات نقش برآب شده است. همین است که شورای نگهبان و بیت رهبری کمی سر کیسه را دیروز شُل کردند تا بلکه مجلس هشتم نه با "یاحسین" و از خمره، بلکه با "یا خاتمی" و "یاهاشمی" از صندوق انتخابات در آید. آنها که میدانند تازه مرحله رای گیری و تخریب چهره ها و صندوق سازی و رای خوانی و باطل کردن صندوق ها در راه است، از کیسه خود به نفع بیت رهبری خرج خواهند کرد؟
انتخابات مجلس هشتم در سرد ترین شرایط به نسبت دیگر انتخابات مجلس در طول 29 سال گذشته و درعین حال آشفته ترین آرایش سیاسی به آستانه برگزاری خود رسیده است. نه تنها در جبهه اصلاح طلبان، بلکه در جبهه دولتی ها و حکومتی ها نیز آشفتگی سایه گستر است. حتی شورای نگهبان نیز برای ادامه یکه تازی هایش به تله شرایط بغرنج و درعین حال خطرناک داخلی و خارجی افتاده و به همین دلیل روز به روز و قطره چکانی صلاحیت این و آن را تا شب گذشته تائید کرد. البته غیر از چهره های شناخته شده اصلاح طلب که مردم آنها را می شناسند و خطر رای بالا و اول دور سر آنها پر پر می زد!
طراحان پشت صحنه مجلس هشتم دراین خیال بودند که با یک مانور اتمی مشترک با آژانس انرژی اتمی، شرایط به گونه ای شود که جشن ملی اعلام شده و در همان شلوغ پلوغی و با یک "یاحسین" مجلس هشتم را از خمره انتخابات در آورند. ادامه تنش های جاری در کشور، برف و زمستان سختی که بی لیاقتی دولت و پوچی ادعاهای حاکمیت درباره قدرت و توان و پیشرفت را فاش ساخت و بالاخره افتادن طشت جشن ملی پیروزی اتمی از بام کاخ ریاست جمهوری و تو زرد در آمدن وعده های احمد جنتی و دیگر امام جمعه ها و حتی آخرین سخنرانی های انتخاباتی رهبر در تبریز و یزد و سپس در تهران که همگی به هم پیروزی اتمی را تبریک گفتند و... دست به دست هم داد و شرایط را آشفته تر و بغرنج تر کرد. تصویب قطعنامه جدید در شورای امنیت سازمان ملل به غوز حمله به خانواده آیت الله خمینی در کارزار انتخاباتی یک غوز دیگر افزود و شد "غوز بالای غوز".
در چنین شرایطی که بیش از هر زمان دیگری حاکمیت نیاز به شرکت مردم در انتخابات و نمایش حمایت مردم از نظام را دارد، احمد جنتی و یارانش در هماهنگی با بیت رهبری روزنه لیست مجلس هشتم را مجبور شدند گشاد کنند، چنان که اصلاح طلبان توانستند حداقل برای تهران یک لیست 30 نفره شب گذشته از میان آنها که از چنگ رهبر و احمدی جنتی در رفته اند تهیه کنند. این، البته خوان اول است، هنوز خوان تبلیغات انتخاباتی( بخوانید تخریب رقبای اصلاح طلب) در راه است و بدنبال آن لیست سازی بالای صندوق های رای توسط بسیج و تهدید مردم برای رای ندادن به اصلاح طلبان و پر کردن 5ر2 میلیون شناسنامه ای که ذخیره و پشت گرمی شورای نگهبان برای ریختن آن به صندوق هاست. همان شناسنامه هائی که می گویند از پاکستان و افغانستان آورده اند و بخشی هم مربوط به مردگانی است که یا باطل نشده و یا بنام مردگان دوباره شناسنامه صادر کرده اند. و بالاخره شمارش آراء و تازه پس از آن، اگر باز هم نتوانسته باشند خوب "الک" کنند، باطل کردن این و آن صندوق در راه است. باحتمال قریب به یقین با آگاهی از همین خوان های بعدی است که حتی برخی افراد که صلاحیتشان تائید شده و در لیست اصلاح طلبان هم بوده اند، در روزهای اخیر کنار کشیده اند و این مجلس صیغه ای را برای آقایان گذاشته اند. البته، ته دل این دسته کنار کشیدن از صحنه نیست، بلکه بر این یقین اند که اوضاع بقدری برای تحولات شتاب دارد که معلوم نیست عمر مجلس چقدر خواهد بود و چه شرایطی در کشور پیش خواهد آمد و این دولت و بساط و سیاست تا چه وقت عمر می کند. باندازه 3 مجلس، نماینده سیاست دان و اقتصاد دان و کارکشته قضائی و اسلامی خارج از مجلس هشتم مانده اند، که بسیاری از آنها نیز همین اندیشه را دارند و در انتظار تغییر شرایط اند. انتظاری که شاید امثال هاشمی رفسنجانی و خاتمی و دیگران هم منتظر آن هستند.بهرحال، فعلا لیست 30 نفره ائتلاف اصلاح طلبان برای تهران زودتر از لیست دست راستی هائی که نام مستعار خودشان را گذاشته اند "اصولگرا" دیشب بیرون آمد. آخر، در این مرحله فعلا کار و رسالت شورای نگهبان تمام شد و از سلاخ خانه ردی صلاحیت ها بیرون آمد!
۱۳۸۶ اسفند ۱۶, پنجشنبه
بازداشت فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ با 6 زن برهنه در خانه فساد 1
هر چه بگندد نمکش میزنند وای به روزی که بگندد نمک
سايت پیک نت:سردار سرتیپ پاسدار "زارعی" فرمانده نیروی انتظامی استان تهران و مسئول مستقیم اجرای طرح باصطلاح مقابله با اوباش در یک خانه فساد و در حالیکه با شش زن سرگرم عیش و نوش بود بازداشت شد. این بازداشت بدستور مستقیم آیت الله شاهرودی و از روی سر قاضی مرتضوی دادستان مرکز صورت گرفت و همین مسئله برای 48 ساعت به تند ترین واکنش ها در قوه قضائیه انجامید. از آنجا که شاهرودی حدس می زده قاضی مرتضوی با توجه به رابطه بسیار نزدیکی که با "زارعی" دارد، او را از ماجرای بازداشت مطلع کرده و نجات خواهد داد، طرح بازداشت "زارعی" بدون اطلاع او صورت گرفت. حتی گفته می شود برکناری رئیس دادگاه فرودگاه نیز در همین ارتباط و برای کور کردن پیوندهای وی با مرتضوی و زارعی صورت گرفته است. صدور قرار وثیقه و آزادی زارعی و جلوگیری از پخش خبر به بهانه عدم تضعیف نیروی انتظامی نیز به معنای پایان کشاکش تند بین شاهرودی و مرتضوی نیست و در روزهای اخیر این مسئله در شعب دادگاه ها و دادسرای تهران بر سر زبان قضات و روسای این شعب و دادسراست. در شعبه.... دادگاه های تهران، رئیس دادگاه، رئیس دفتر و حتی منشی دادگاه گفتند که شاهرودی تاکنون یک قدم از مجازات شدید زارعی عقب نشینی نکرده و بیت رهبری هم خواهان اجرای قانون شده است، اما بدون سرو صدا و پس از انتخابات!
مبنای اولیه تحقیقات مردم محلی بوده اند که خانه فساد در آن برپا بوده است. مردم این خانه را بعنوان خانه ای مشکوک معرفی می کنند و روز حمله به این خانه، سردار زارعی در کنار شش زن و دختر و در شرایطی زننده بازداشت می شود.
زنانی که در آن خانه بوده اند نیز بازداشت شده اند و در جریان بازجوئی و تحقیقات گفته اند سردار زارعی از ما خواسته بود لخت شده و دسته جمعی به صف شده و نماز بخوانیم!
متن کامل قطعنامه سوم شورای امنیت بر ضد جمهوری اسلامی ایران
با چهارده رای مثبت و یک رای ممتنع اندونزی، پیش نویس قعطنامه سوم بر علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد تصویب شد، و حتی لیبی و ویتنام و افریقای جنوبی نیز در همسویی با آمریکا، به این قعطنامه ضد ایرانی، رای مثبت دادند.
متن کامل قطعنامه 1803 شورای امنیت با ضمائم و پیوست ها
شوراي امنيت، با يادآوري بيانيه رياست شوراي امنيت در 29 مارس 2006 (S/PRST/2006/15) و قطعنامه 1696 در 31 جولاي 2006 و قطعنامه 1737 در 23 دسامبر 2006 و قطعنامه 1747 در 24 مارس 2007 و با تاييد مفاد آنها؛ با تاكيد بر تعهد خود درباره معاهده منع گسترش تسليحات هستهاي، ضرورت تمكين همه كشورهاي عضو اين معاهده به اجراي كامل تعهداتشان در اين زمينه و يادآوري حق همه كشورهاي عضو مطابق با بندهاي اول و دوم اين پيمان براي تحقيقات توسعه، توليد و استفاده از انرژي اتمي در مسير اهداف صلحآميز بدون هيچگونه تبعيض، با يادآوري قطعنامه شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي اتمي (GOV/2006/14) كه در آن آمده است كه راهكاري براي مسئله هستهاي ايران در كنار تلاشهاي بينالمللي براي جلوگيري از گسترش هستهاي و تحقق هدف ايجاد خاورميانه عاري از تسليحات هستهاي و ابزارهاي استفاده از اين تسليحات خواهد بود.
با نگراني جدي يادآور ميشود همانگونه كه در گزارشهاي 23 مه 2007 (GOV/2007/22)، سيام آگوست 2007 (gov/2007/48)، و 15 نوامبر 2007 (gov/2007/48) و 22 فوريه 2008 (GOV/2007/4) مدير كل آژانس بينالمللي انرژي اتمي(IAEA) تاييد شده است، ايران به صورت كامل و پايدار فعاليت هاي غني سازي و بازفرآوري و پروژه هاي مربوط به آب سنگين كه در قطعنامه هاي 1696 (2006)، 1737 (2006) و 1747 (2007) عمل نكرده، همكاريهاي خود با آژانس بر اساس پروتكل الحاقي را از سر نگرفته و به اقداماتي كه شوراي حكام آژانس از آن خواسته بود نيز عمل نكرده، و به مفاد قطعنامه هاي 1696 (2006)، 1737 (2006) و 1747 (2007) كه براي اعتماد سازي ضروري هستند، پايبند نبوده است و از اين كه ايران اين اقدامات را در پيش نگرفته است، ابراز تاسف ميكند، با نگراني اشاره ميكند كه ايران توجه خاصي به حق آژانس در بازبيني اطلاعات مربوط به طراحي كه از سوي ايران در اختيار قرار گرفته و متعاقب آن اصلاح در كد 3.1 و با تاكيد بر اساس بند 39 توافقنامه پادمان ايران كه بر اساس آن كد 3.1 را نمي توان به صورت يكجانبه اصلاح و يا به حالت تعليق درآورد و با تاكيد بر اين كه حق آژانس در بازبيني اطلاعات طراحي كه در اختيار آن قرار گرفته يك حق دايمي است كه به مرحله ساخت و وجود مواد هسته اي در تاسيسات هستهاي بستگي ندارد،
با تاكيد بر تعهد خود به اجراي اختيارات آژانس بين المللي انرژي اتمي، حمايت قدرتمند از نقش شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي، ضمن ستايش از آژانس براي تلاش هاي آن در راه حل مسائل باقي مانده مربوط به برنامه هستهاي ايران كه با عنوان طرح اقدام ميان دبيرخانه آژانس و ايران (gov/2007/48) توافق شد و با استقبال از پيشرفت هاي صورت گرفته در اجراي اين برنامه كاري كه در گزارش 15 نوامبر 2007 مدير كل (gov/2007/58) نيز به آن اشاره شده، بر اهميت ارائه نتايج سريع و محسوس و اجراي موثر اين طرح اقدام توسط ايران از جمله ارائه پاسخ به تمامي سئوال هاي مطرح شده از سوي آژانس تاكيد ميكند، تا آژانس بتواند از طريق اجراي تدابير شفافيتساز بتواند صحت و كمال اظهارات ايران را مورد ارزيابي قرار دهد.
اعلام مي كند تعليق ياد شده در پاراگراف دوم قطعنامه 1737 (2006) و همچنين پايبندي كامل و بازبيني شده الزامات تعيين شده توسط شوراي حكام آژانس در حل ديپلماتيك و از طريق مذاكره كه بتواند ماهيت صرفاً صلحآميز برنامه هستهاي ايران را تاييد كند، سهيم خواهد بود.
تاكيد ميكند چين، فرانسه، آلمان، روسيه، انگليس و آمريكا تمايل دارند تدابير اساسي بيشتري را جهت بررسي يك راهبرد كلي براي حل مساله هسته اي ايرانيان از طريق گفت وگو و بر اساس پيشنهاد ژوئن 2006 خود (S/2006/521) اتخاذ كنند و يادآور ميشد كه تاييد اين كشورها كه به اين كه به محض حصول اعتماد جامعه بينالملل درباره ماهيت صرفاً صلحآميز برنامه هستهاي ايران، با اين كشور به همان نحوي برخورد خواهد شد كه با يك كشور غيرتسليحاتي عضو معاهده منع گسترش تسليحات هستهاي برخورد ميشود،
با توجه به حقوق و تعهدات كشورها در ارتباط با تجارت بين المللي، با استقبال از راهنماييهاي ارائه شده توسط تيم ويژه اقدامات مالي (FATF) بمنظور كمك به كشورها در اجراي تعهدات مالي خود بر اساس قطعنامه 1737 (2006) شوراي امنيت،
مصمم است با تدوين تدابير متناسب براي متقاعد كردن ايران به پايبندي به قطعنامه 1696 (2006)، قطعنامه 1737 (2006)، قطعنامه 1747 (2007) و الزامات آژانس عمل كند. شورا براي جلوگيري از توسعه فن آوري هاي حساس ايران در زمينه برنامه هاي هسته اي و موشكي خود تلاش خواهد كرد تا زماني كه شوراي امنيت تعيين كند كه اهداف اين قطعنامهها محقق شده است،
با نگراني از خطرات مربوط به گسترش هستهاي ارايه شده از برنامه هستهاي ايران كه در اينجا منظور ادامه قصور ايران در اجراي تعهدات خود در قبال شوراي حكام آژانس و اجراي قطعنامه هاي 1696 (2006)، قطعنامه 1737 (2006)، قطعنامه 1747 (2007) شوراي امنيت است و همچنين با توجه به مسئوليت اوليه شوراي امنيت در چارچوب منشور سازمان ملل براي حفظ صلح و امنيت بينالمللي، و اقدام بر اساس ماده 41 از فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد:
1. شورا تاييد ميكند كه ايران بايد بدون هيچگونه تاخيري اقدامات مورد نظر شوراي حكام آژانس در قطعنامه gov/2006/14 كه براي ايجاد اعتماد در خصوص صلحآميز بودن برنامه اتمي ايران و همچنين حل مسائل باقي مانده ضروري هستند، اتخاذ كرده و طبق اين متن، شورا تصميم خود را مبني بر اين كه ايران بايد بدون تعلل بيشتر گام هاي مورد نظر در پاراگراف دوم قطعنامه 1737 (2006) را بردارد، مورد تاكيد قرار ميدهد؛ و تصريح ميكند كه آژانس بينالمللي انرژي اتمي به دنبال اين تاييديه است كه ايران بند اصلاح شده 3.1 را بكار بندد؛
2. شورا از توافق ميان ايران و آژانس به منظور حل تمامي مسائل باقي مانده در ارتباط با برنامه هستهاي ايران و پيشرفتهايي كه در اين خصوص صورت گرفته و در گزارش 22 فوريه 2008 مدير كل (GOV/2008/4) ذكر شده است، استقبال ميكند و آژانس را تشويق ميكند فعاليتهاي خود را براي مشخص شدن مسائل باقي مانده ادامه دهد، و تاكيد ميكند اين اقدام باعث احياي اعتماد جامعه جهاني به صرفا صلح آميز بودن ماهيت برنامه هستهاي ايران خواهد شد و از آژانس در تقويت پادمانهاي خود در مورد فعاليتهاي هستهاي ايران مطابق با توافقنامه پادمان بين ايران و آژانس حمايت ميكند؛
3. شورا از همه كشورهاي عضو ميخواهد تا در مورد ورود يا گذر افرادي كه مستقيما در فعاليتهاي اتمي حساس توليد و تكثير يا توسعه سيستم تحويل تسليحات اتمي ايران نقش دارند يا از آن حمايت ميكنند، از خاك خود هوشيار باشند و تامل به خرج دهند. شورا همچنين اينگونه تصميم گرفته است كشورها كميتهاي را كه به دنبال بند 18 قطعنامه 1737 تشكيل شده است (در اين متن با عنوان كميته از آن ياد مي شود) از ورود يا گذر افراد مورد نظر از خاك خود مطلع كنند، منظور افرادي است كه در پيوست 1737 (2006)، پيوست اول قطعنامه 1747 (2007) يا پيوست اول اين قطعنامه نامشان ذكر شده است. آنها همينطور بايد افرادي را كه شوراي امنيت يا كميته اعلام كرده است و مستقيما در پيشبرد يا حمايت از فناوري اتمي حساس توليد و تكثير يا توسعه سيستم هاي پرتاب تسليحات اتمي و همچنين كساني كه در تامين قطعات، كالاها، تجهيزات، مواد و فناوري اي نقش دارند و بر اساس پاراگراف هاي سوم و چهارم قطعنامه 1737 (2006) ممنوع اعلام شده زير نظر بگيرند و ورود و گذر آنها را از خاك خود به اطلاع كميته برسانند مگر در مواردي كه سفر آنها مستقيما مرتبط با بخشهاي ب ، قسمت اول و دوم از پاراگراف 3 قطعنامه 1737 (2006) ذكر شده است،
4. شورا تاكيد ميكند كه هيچ چيز در پاراگراف بالا مستلزم اين نيست كه يك كشور مانع از ورود اتباع خود به خاك خود شود و همه كشورها بايد در راستاي اجراي پاراگراف بالا ملاحظات بشردوستانه از جمله موازين مذهبي و همينطور اهداف مطرح شده در اين قطعنامه، قطعنامه 1737 (2006) و قطعنامه 1747 (2007) از جمله بند 15 منشور آژانس بين المللي انرژي اتمي را رعايت كنند؛
5. شورا تصميم ميگيرد كه تمامي كشورها بايد اقدامات لازم بمنظور جلوگيري از ورود يا گذر افراد نامبرده در فهرست دوم اين قطعنامه و همچنين افراد ديگري كه توسط شوراي امنيت يا كميته از آنها به عنوان افرادي كه در فعاليتهاي اتمي حساس توليد و تكثير يا توسعه سيستم تحويل تسليحات اتمي ايران مستقيما نقش دارند يا از آن حمايت ميكنند را اتخاذ نمايند. آنها همينطور بايد افرادي را كه شوراي امنيت يا كميته اعلام كرده و بطور مستقيم در پيشبرد يا حمايت از فناوري اتمي حساس توليد و تكثير يا توسعه سيستمهاي تحويل تسليحات اتمي بعلاوه در تامين قطعات، كالاها ، تجهيزات ، مواد و فناورياي نقش دارند كه بر اساس پاراگراف هاي سوم و چهارم قطعنامه 1737 (2006) ممنوع اعلام شدهاند،زير نظر بگيرند مگر در مواقعي كه سفر آنها مستقيما مرتبط با بخشهاي ب ، قسمت اول و دوم پاراگراف سوم قطعنامه 1737 (2006) است و اينكه هيچ چيزي در اين پاراگراف نبايد مانع از آن شود كه كشوري به اتباع خود اجازه ورود به خاك خود را نشود؛
6. شورا تصميم مي گيرد تدابير اعمال شده در پاراگراف پنج نبايد شامل مواردي شود كه كميته به صورت موردي تصميم ميگيرد چنين سفرهايي بر اساس نيازهاي بشردوستانه، از جمله تعهدات مذهبي يا در زماني كه كميته به اين نتيجه برسد كه چنين استثنايي باعث پيشرفت اهداف قطعنامه كنوني ميشود، نبايد اجرا شود.
7. شورا تصميم ميگيرد كه تدابير مورد نظر در پاراگراف 12 و 13، 14 و 15 قطعنامه 1737 (2006) بايد شامل اشخاص و سازمانهاي فهرستشده در پيوست اول و سوم اين قطعنامه و هر شخص يا سازماني شود كه از جانب آنها يا در مسير آنها فعاليت ميكند و يا سازمانهايي كه مالكيت يا اداره آن در اختيار آنها است و افراد يا سازمانهايي كه شورا يا كميته تشخيص ميدهند به افراد يا سازمانهاي ياد شده در بيتوجهي به تحريمها، يا نقض مفاد اين قطعنامه، قطعنامه 1737 (2006) يا قطعنامه 1747 (2007) كمك كردهاند،
8. شورا تصميم ميگيرد كه همه كشورها بايد اقدامات مقتضي براي جلوگيري از تامين، فروش يا انتقال مستيم يا غير مستقيم مواد يا سلاح مربوطه از طريق خاك اين كشورها، اتباع ، ناو يا هواپيماي منتقل شود كه با پرچم آنها تردد ميكند و يا از آنها به نفع ايران استفاده شود صرفنظر از اين كه اين از خاك آنها آغاز شده باشد.
الف) جلوگيري از تمامي اقلام، مواد، تجهيزات، كالاها و فن آوري كه در INFCIRC/254/Rev.7/Part2 از سند S/2006/814 تعيين شده است، به جز تامين، فروش يا انتقال، بر اساس الزامات پاراگراف قطعنامه 1737 (2006)، اقلام، مواد، تجهيزات، كالاها و فناوري تعريف شده در بخش اول و دوم پيوست آن سند، و بخش 3 تا 6 كه پيشتر به اطلاع كميته رسيده است، تنها زماني كه صرفا جهت استفاده در راكتور آب سبك تهيه مي شوند و زماني كه چنين تامين، فروش يا انتقالي براي همكاري هاي فني كه توسط آژانس در اختيار ايران قرار خواهد گرفت يا تحت نظارت آن همانگونه كه در پاراگراف 16 قطعنامه 1737 (2006) تعيين شده است.
ب) جلوگيري از تمامي اقلام، مواد، تجهيزات، كالاها و فن آوري تعريف شده در 19.A.3 از بخش دوم سند S/2006/815؛
9. شورا از تمامي كشورها ميخواهد در پذيرفتن تعهدات جديد عمومي براي كمكهاي مالي جهت تجارت با ايران، از جمله ارائه اعتبارنامههاي صادرات، ضمنانتنامهها يا بيمه، به اتباع خود يا سازمان هايي كه در چنين تجارتهايي دست دارند، هوشيار باشند تا از چنين كمك هاي مالي كه ممكن است به توليد و تكثير فعاليتهاي حساس هستهاي و يا توسعه سيستمهاي پرتابي و حمل تسليحات هستهاي همچون مواردي كه در قطعنامه 1737 (2006) به آن اشاره شده، اجتناب شود؛
10. شورا از تمامي كشورها ميخواهد بر فعاليتهاي موسسات مالي كشور خود با تمامي بانكهاي موجود در ايران، خصوصا بانك ملي و بانك صادرات و شعبات و زيرمجموعههاي آنان در خارج از اين كشور هوشيار باشند تا از اين كه چنين فعاليتهايي به گسترش فعاليتهاي حساس هستهاي يا توسعه سيستم هاي پرتابي تسليحات هستهاي منجر ميشود، همانگونه كه در قطعنامه 1737 (2006) به آن اشاره شده، اجتناب گردد.
11. شورا از تمامي كشورها ميخواهد مطابق با قوانين و اختيارات حقوقي ملي خود و مطابق با قوانين بين المللي، خصوصا قانون دريا و توافقنامههاي بينالمللي مرتبط با هوانوردي غيرنظامي، محموله هايي را كه توسط كشتي ها و هواپيماهايي كه به سمت ايران و يا از ايران توسط شركت هواپيمايي ايران و يا شركت حمل و نقل دريايي جمهوري اسلامي ايران وارد فرودگاهها و بنادر آنها ميشوند را مورد بازرسي قرار دهند. با توجه به اين كه دلايل منطقي وجود دارد تصور شود آن كشتي يا هواپيما در حال حمل كالاهايي است كه بر اساس اين قطعنامه و قطعنامه 1737 (2006) يا قطعنامه 1747 (2007) ممنوع اعلام شده اند؛
12. شورا همه كشورها را ملزم ميكند تا در صورتي كه بازرسي كه در پاراگراف فوق به آن اشاره كرديم صورت گرفت، طي پنج روز كاري گزارشي كتبي در مورد بازرسي، خصوصا توضيح در مورد دلايل بازرسي و همچنين اطلاعات مربوط به زمان، مكان، شرايط و نتايج به دست آمده مرتبط با آن بازرسي ارايه كنند؛
13. شورا از همه كشورها مي خواهد طي 60 روز از زمان تصويب اين قطعنامه اقداماتي را كه در راستاي اجراي موثر پاراگراف هاي 3، 5، 7، 8، 9، 10 و 11 انجام دادهاند كه در بالا به آنها اشاره شد، به كميته گزارش كنند؛
14. شورا تصميم ميگيرد كميتهاي كه بر اساس پاراگراف 18 قطعنامه 1737 (2006) تشكيل شده براي تدابير اعمال شده در قطعنامه 1747 (2007) و قطعنامه جاري قابل اعمال است،
15. شوراي امنيت بر تمايل چين، فرانسه، آلمان، روسيه، انگليس و آمريكا بمنظور بهبود تلاش هاي ديپلماتيك بمنظور ارتقاي از سرگيري مذاكرات و مشورتها بر اساس پيشنهاد خود به ايران، با اين ديدگاه كه به يك راه حل جامع، بلند مدت و مناسب براي اين مساله دست يابد و در نتيجه آن امكان برقراري تمامي روابط و همكاري هاي گسترده تر با ايران بر اساس احترام متقابل و اعتماد سازي بين المللي در مورد اين كه برنامه هسته اي ايران صرفا صلح آميز است، تاكيد ميكند و اعلام ميدارد در صورتي كه ايران تمامي فعاليتهاي مرتبط با غنيسازي و بازفرآوري از جمله فعاليتهاي تحقيقاتي و توسعه را به حالت تعليق در آورد و آژانس بينالمللي انرژي اتمي آن را راستيآزمايي كند، مذاكرات مستقيم خود را با اين كشور آغاز خواهند كرد،
16. شورا نماينده عالي سياست مشترك خارجي و امنيت اتحاديه اروپا را تشويق ميكند تا به ارتباطات خود با ايران بر اساس پيشنهادات وابسته ارائه شده از سوي چين، فرانسه، آلمان، روسيه، انگليس و آمريكا با اين ديدگاه كه شرايط لازم براي از سرگيري مذاكرات را ايجاد كند، ادامه دهد؛
17. شورا بر اهميت اين امر تاكيد ميكند كه همه كشورها از جمله ايران، اقدامات لازم را براي تضمين اين امر اتخاذ كنند كه نبايد ادعايي از جانب دولت ايران يا نهاد يا شخصيتي در ايران كه بر اساس قطعنامه 1737 (2006) و قطعنامههاي مرتبط مشخص شدهاند، يا اشخاصي باقي بماند كه مدعي هستند به نفع شخص يا نهاد در ارتباط با هر قرارداد يا تعاملي دخالت دارند كه بنا بر تدابير اعمال شده در اين قطعنامه، قطعنامه 1737 (2006) و قطعنامه 1747 (2007) ممنوع اعلام شده است.
18. شورا از دبير كل آژانس مي خواهد طي 90 روز گزارشي مبني بر اينكه آيا ايران تمامي فعاليت هاي ذكر شده در قطعنامه 1737 (2006)، و همچنين در مورد پايبندي ايرانيان به تمامي اقداماتي كه شوراي حكام از ايران خواسته و ديگر مفادي كه در قطعنامه هاي 1737 (2006)، قطعنامه 1747 (2007) و اين قطعنامه از آنها خواسته شده است به شوراي حكام آژانس و در موازات آن به شوراي امنيت سازمان ملل متحد ارائه كند تا مورد بررسي قرار گيرد؛
19. شورا مجددا تاكيد ميكند كه بايد اقدامات ايران را با توجه به گزارشهايي كه در پاراگرافهاي بالا به آن اشاره شد، بررسي كند.
الف) اين كه شورا بايد اجراي تدابير را تا در مدتي كه ايران همه فعاليتهاي بازفراوري و غنيسازي را متوقف كرده باشد از جمله تحقيق و توسعه كه توسط آژانس راستي آزمايي شده باشد، به حال تعليق درآورد تا مذاكرات را با حسن نيت پيش رفته و يك نتيجه فوري به گونهاي حاصل شود كه مورد قبول طرفين باشد.
ب) اين شورا بايد تدابير مورد نظر در پاراگراف هاي 3، 4، 5، 6، 7 و 12 قطعنامه 1737 (2006) و همينطور پاراگراف هاي 2، 4، 5، 6 و 7 قطعنامه 1747 (2007)، و پاراگرافهاي 2، 4، 6، 7، 8، 9 و 10 و 11 اين قطعنامه را در زودترين زمان ممكن بعد از دريافت گزارش مورد نظر در پاراگراف فوق مبني بر اين كه ايران كاملا به تعهدات خود در قطعنامههاي مذكور شوراي امنيت و برآورده كردن خواستههاي شوراي حكام عملي كند به گونهاي كه به تاييد شوراي رسيده باشد.
ج) اين شورا بايد در صورتي كه گزارش مورد نظر حاكي از آن باشد كه ايران به قطعنامه 1696 (2006)، قطعنامه 1737 (2006)، قطعنامه 1747 (2007) و اين قطعنامه عمل نكرده است، تدابير ديگري را بر اساس بند 41 از فصل هفتم منشور سازمان ملل سازمان ملل اتخاذ كند تا ايران را متقاعد نمايد كه به اين قطعنامه ها و درخواست هاي آژانس پاسخ مثبت بدهد، و تاكيد مي كند تصميمات بعدي زماني لازم خواهند شد كه چنين تدابير ضروري شوند؛
20. شورا اين مساله را همچنان پيگيري خواهد كرد.
پيوست I:
امير معيد علايي (كه در مديريت مونتاژ و مهندسي سانتريفيوژها دخالت دارد)
محمد فدايي آشياني (كه در توليد كربن آمونيوم اورانيل و مديريت مجموعه غنيسازي اورانيوم نطنز دخالت دارد)
عباس رضايي آشتياني - از مقامات ارشد اداره اكتشافات و استخراج معادن سازمان انرژي اتمي ايران AEOI.
هاله بختيار (كه در توليد مگنزيوم با غناي 99 و 9 دهم درصد دخالت دارد)
مرتضي بهزاد (بخاطر دخالت در توليد اجزاء دستگاه هاي سانتريفيوژ)
دكتر محمد اسلامي (رييس موسسه تحقيقاتي و آموزشي صنايع دفاع)
سيد حسين حسيني (از مقامات سازمان انرژي اتمي ايران AEOI كه در پروژه رآكتور تحقيقاتي آب سنگين اراك دخالت دارد)
م. جواد كريمي ثابت (رييس شركت انرژي نوين كه در قطعنامه 1747 (2007) از وي نام برده شد)
حميد رضا مهاجراني (به خاطر دخالت در مديريت تاسيسات تبديل اورانيوم (UCF) اصفهان)
سرتيپ محمد رضا نقدي (معاون سابق تحقيقات لجيستيك و صنعتي ستاد كل نيروهاي مسلح / رييس سابق ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز كه در تلاش ها براي دور زدن تحريمهاي اعمال شده توسط قطعنامه هاي 1737 و 1747 شوراي امنيت سازمان ملل متحد دست دخالت داشته است)
هوشنگ نوبري (كه در مديريت مجموعه غني سازي نطنز دخالت دارد)
عباس رشيدي (به خاطر دخالت در فعاليتهاي مربوط به غني سازي در نطنز)
قاسم سليماني (مدير عمليات حفاري اورانيوم در معدن اورانيوم ساغند)
پيوست II
الف) افرادي كه نام آنها در قطعنامه 1737 شوراي امنيت سازمان ملل متحد ذكر شده است:
محمد قنادي (معاون AEOI در بخش تحقيقات و توسعه)
2 داود آقاجاني (رييس مركز آزمايشي غنيسازي سوخت PFEP در نطنز)
بهنام عسگرپور (مدير عامل اراك)
ب) افرادي كه نام آنها در قطعنامه 1747 شوراي امنيت سازمان ملل متحد ذكر شده است:
سيد جابر صفدري (مدير تاسيسات غني سازي نطنز)
امير رحيمي (رئيس مركز تحقيقات و توليد سوخت اتمي اصفهان كه بخشي از شركت توليد و تهيه سوخت هستهاي سازمان انرژي اتمي ايران است و در فعاليتهاي غني سازي مشاركت دارد.)
پيوست III
شركت ابزار برش كاوه (به خاطر دخالت در توليد اجزاي دستگاههاي سانتريفيوژ)
2- شركت هاي بازرگاني تجارت توانمند سكال و شركتهاي سيستم سكال (اين شركت تابعه سعي كرده بود براي نهادي كه در قطعنامه 1737 به آن اشاره شده محصولات حساسي را خريداري كند)
شركت الكترونيكي صنام (زير مجموعه صنايع هوا و فضاي وزارت دفاع (AIO) كه در برنامه موشك هاي بالستيكي ايران دست دارد)
گروه فني اتحاد (زير مجموعه سازمان صنايع هوا و فضاي وزارت دفاع (AIO) كه در برنامه موشك هاي بالستيكي ايران دست دارد)
كارخانجات صنعتي ماشينهاي دقيق (IFP)، (كارخانه كاربردي آكا - زير مجموعه سازمان صنايع هوا و فضاي وزارت دفاع (AIO) كه براي تهيه برخي تجهيزات مورد استفاده قرار مي گرفته است)
6- جابر ابن حيان - آزمايشگاه متعلق به AEOI فعال در فعاليتهاي چرخه سوخت هستهاي)
شركت صنعتي جوزا (زير مجموعه سازمان صنايع هوا و فضاي وزارت دفاع (AIO) كه در برنامه موشك هاي بالستيكي ايران دخالت دارد)
- صنايع متالورژي خراسان (زير مجموعه صنايع مهماتسازي (AMIG) است كه به وزارت دفاع ايران وابسته است. اين گروه در توليد اجزاء دستگاه هاي سانتريفيوژ شركت دارد)
شركت توليدي باتري نيرو (اين شركت زير مجموعه سازمان صنايع دفاعي ايران است. وظيفه آن ساخت واحدهاي برق براي ارتش ايران از جمله سيستم هاي موشكي است)
صنايع انرژي پيشگام (در ساخت تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان مشاركت داشته است)
شركت تهيه تجهيزات ايمني SEP (زير مجموعه سازمان صنايع هوا و فضاي وزارت دفاع (AIO) كه در برنامه موشك هاي بالستيكي ايران دست دارد)
شركت تماس (در فعاليت هاي مربوط به غني سازي شركت دارد. تماس يك نهادي است كه چهار شركت تحت پوشش آن تاسيس شدهاند. يكي از آنها در زمينه استخراج اورانيوم، يكي در زمينه كنسانتره و ديگري در زمينه فرآوري اورانيوم، غنيسازي و ضايعات آن فعاليت مي كنند)
۱۳۸۶ اسفند ۱۱, شنبه
هشدار : صادرات نفت ایران به صفر میرسد ؟
تا سال 91 ايران ديگر قادر به صادرات نفت نخواهد بود. كاهش شديد سرمايهگذاري در صنعت نفت، رشد سالانهء 10 درصدي مصرف، افت سالانه پنج تا شش درصدي بازدهي چاههاي نفت همه دست به دست داده تا ايران در سال 91 نفتي براي صادرات نداشته باشد.به گزارش «فردا» روزنامه سرمايه امروز در ادامه اين مطلب اينطور اضافه کرده است: در چند سال گذشته برخي از مسوولان نفتي به بحران توليد نفت در كشور اشاره كردهاند و جلوگيري از اين امر را مستلزم سرمايهگذاري كلان در اين حوزه دانستهاند. اگرچه اغلب اين مسوولان زماني بر اين نكته تاكيد كردهاند كه ديگر مسووليتي در نفت نداشتهاند اما نكتهء حائز اهميت در گفتههاي اين مسوولان بحث بحران در توليد و بدل شدن ايران به واردكنندهء نفت طي 15 سال آينده است اگرچه براساس برآوردهاي جديد اين زمان به پنج سال كاهش يافته به گونهاي كه پيشبيني ميشود در صورت ادامهء روند فعلي، عدم تزريق گاز به مخازن و عدم سرمايهگذاري در حوزهء نفت و گاز كشور، ايران در سال 1391 ناچار به واردات نفت خواهد شد و موقعيت خود را به عنوان صادركنندهء نفت از دست خواهد داد.پيشبيني محمدرضا نعمتزاده، معاون وزير نفت در امور پالايش و پخش فرآوردههاي نفتي اين است كه با اتمام تمام پروژههاي جديد و در حال توسعهء پالايشگاهي كشور، تا پنج سال آينده روزانه به سه ميليون بشكه نفت براي پالايش نياز خواهد بود اين در حالي است كه در شرايط فعلي توليد نفت ايران حدود چهار ميليون و 200 هزار بشكه اعلام شده كه اگر بخواهيم كاهش سالانهء حدود پنج تا شش درصد افت طبيعي چاههاي نفت را نيز در نظر بگيريم تا پنج سال آينده توليد روزانهء ايران به سه ميليون بشكه خواهد رسيد كه اين مقدار براساس برنامه به عنوان خوراك پالايشگاهها مصرف خواهد شد.براين اساس تا پنج سال آينده ايران موقعيت خود را به عنوان صادركننده نفت از دست خواهد داد كه در صورت عدم مهار مصرف بيرويه و رشد 10 درصدي مصرف در كشور، ايران نه تنها موقعيت نفتخام فروشي را از دست ميدهد بلكه ناچار به مصرف كل فرآوردههاي پالايش شده براي رفع نياز داخلي خود خواهد بود. البته برخي از كارشناسان معتقدند در صورت ادامه روند فعلي مصرف در آن زمان نيز ناچار به واردات فرآورده نيز خواهيم بود.اين در حالي است كه بسياري از مسوولان پيشين نفت بر اين نكته و بحراني كه هر روز نزديكتر ميشود، اشاره كردهاند.وزيريهامانه در آخرين روز وزارتش بر نفت و در مراسم توديع خود در جمع خبرنگاران بر اين بحران تاكيد كرد.وي كه تا پيش از آن هيچگاه به اين بحرانها اشاره نكرده بود در اين مراسم هشدار داد: «در چند سال آينده ذخاير انرژي ايران با وضعيت كنوني مصرف سوخت تهنشين ميشودو اين يك بحران را به همراه خواهد داشت كه من حاضرم به هر صورت ممكن درست بودن اين پيشبيني را ثابت كنم.»به گفته او ادامه روند كنوني مصرف سوخت تا 15 سال ديگر كشور را با بحراني بزرگ در انرژي مواجه خواهد كرد.اين در حالي است كه نژادحسينيان معاون وزير نفت در امور بينالملل نيز پس از بازنشستگي به اين بحران اشاره كرد و 15 سال آينده را اوج بحران انرژي ايران ناميد.در اين بين زنگنه وزير پيشين نفت نيز در آخرين روزهاي وزارتش بر بحران سرمايهگذاري در نفت اشاره كرد: «تنها راه خروج از اين بحران سرمايهگذاري 150 ميليارد دلاري طي 10 سال آينده است.» اگرچه از اين زمان بيش از سه سال گذشته و هنوز هم مشكل بر جاي خود باقي است.براساس اين گزارش گفته ميشود طي سه سال گذشته حدود 38 ميليارد دلار در بخش نفت سرمايهگذاري شده اگرچه نيمي از آن تنها در حد تفاهمنامه باقي مانده اما با اين وجود و براساس اين آمار براي گذر از اين بحران ايران تا هفت سال ديگر نياز به 120 ميليارد دلار سرمايهگذاري در نفت دارد.شركاء معاون رييسجمهور و رييس سازمان مديريت و برنامهريزي در دولت هشتم به اين موضوع اشاره كرد: «اگـر ايـن سرمايهگذاريها صورت نگيرد، مفهومش اين است كه ما به تدريج از برنامههاي افزايش ظرفيتمان دور ميشويم. از اين موضوع مهمتر، بحث حفظ ظرفيت موجود است كه با توجه به اينكه تمام چاههاي نفت از يك افت طبيعي برخوردارند، به مرور اگر سرمايهگذاريهاي جديد صـورت نـگـيـرد، ايـن افـت ادامـه خـواهـد يافت. پيشبيني ما و شركت نفت اين است كه چيزي حدود پنج تا شش درصد سالانه افت طبيعي چاههاي نفت خواهد بود.به اينترتيب، چيزي حدود شش درصددر سال ظرفيت توليد نفت در پايان برنامه چهارم با كاهش توليدي حدود يك ميليون بشكه نفت در روز روبه رو خواهيم شد. اين كاهش توليد نيز درآمد ناشي از صادرات نفت خام كشور را كاهش خواهد داد.»او افزود: «به موازات، به لحاظ اينكه مصرف داخلي به واسطه رشد جمعيت در حال افزايش است، افزايش تقاضاي داخلي نفت هم فشار وارد ميكند. در واقع، از يك طرف با افزايش مصرف داخلي مواجه هستيم و از طرف ديگر، ظرفيت توليد كشور كاهش يافته است. طبيعي است كه سهم صادرات نفت كشور هم كاهش پيدا ميكند. كاهش سهم صادرات هم به معني كاهش درآمدنفت حاصل از صادرات است.»كمال دانشيار رييس كميسيون انرژي مجلس نيز با هشدار نسبت به كاهش استخراج نفت و بيان اينكه «چالشي عظيم در 10 سال آينده ايران را تهديد ميكند» در گفت و گو با«سرمايه» معتقد است: «قبلا شش ميليون بشكه نفت توليد ميكرديم كه اين عدد به چهار ميليون كاهش يافته است و پيشبيني ميشود اين ميزان در 10 سال آينده به دو ميليون بشكه كاهش يابد؛ از سوي ديگر مصرف بالاي داخلي نيز در 10 سال آينده موجب قطع صادرات نفت، صفر شدن درآمد ارزي و تنزل جايگاه درآمدي ايران به رده كشورهايي نظير افغانستان ميشود كه البته مردم آن توقع اروپايي دارند.»دانشيار خواستار جلوگيري از صادرات گاز و در عوض تزريق آن به ميادين نفتي و استخراج بيشتر نفت و توسعه پالايشگاهها، پتروشيميها و صنايع آلومينيوم و فولاد شد.اين در حالي است كه امسال نيز به جهت وارد مدار توليد نشدن فازهاي 9 و10 پارس جنوبي و عقب افتادن تزريق گاز به مخازن و ميادين نفتي كشور، ايران باز هم يك قدم به بحران نزديكتر شد.
اشتراک در:
پستها (Atom)