آیا هیچ ندیدی حال مردمی راکه نعمت خدا را به کفر مبدل ساخته و( خود و ) قوم خود را به دیار هلاک رهسپار کردند ؟(سوره ابراهیم ، آیه 28) .
این از عجائب روزگار ماست مسئولان نظامی که بیشترین ادعادی دینداری و پایبندی به آموزه های اسلامی و اخلاقی را دارند راهی را در اداره حکومت در پیش گرفته اند که جز کفران نعمت جمهوری اسلامی ایران و رهسپاری خود و مردم و کشور به دیار هلاکت سرانجامی ندارد .
بجای آنکه صدای اعتراض مردمی را که به نتیجه انتخابات معترضند بشنوند و در صدد پاسخگویی منطقی و اقناعی به آنها برآیند همچون همه رژیم های استبدادی و سرکوبگر عمل کرده و می خواهند با ایجاد رعب و وحشت و با استفاده از داغ و درفش و زندان و...صدای مردم را خاموش سازند و چون این شیوه تاکنون موثر نیافتاده است حال در صدد برآمده اند با برگزاری یک « دادگاه نمایشی و اصرار براشتباه » و ارائه کیفرخواستی رونویسی شده از بولتن های نهادهای نظامی و امنیتی که بارها در روزنامه کیهان انتشار یافته است و هیچ نکته جدیدی جز استناد به برخی گفته های آزادگان دربند ( که در نهایت اگر درست باشد گفته هایی در شرایط زندان است و به لحاظ شرعی و حقوقی هرگز قابل استناد و نکیه نیست ) ندارد در پی القا و اثبات این نکته اند که معترضات به نتیجه انتخابات در پی انقلاب یا کودتای مخلمین بوده اند و افراد دربند و احزابشان نیز طراح و برنامه ریز این ماجرا !
بواقع نمی شود دریافت که طراحان این سناریوی کودتای پس از انتخابات تا کجا می خواهند اصرار بر ادامه اشتباهات خود داشته باشند و نظام و کشور را به کجا ببرند و باید دعا کرد که راهی که آنها پی گرفته اند همانی نباشد که خداوند در آیه صدر این نوشته بازگو کرده است و خداترسان و عاقلانی در میان حاکمان و تصمیم سازان کشور ما چیدا شوند و راه براین ادامه این اشتباهات ببندند و راهی برای آشتی ملی پی ریزند چرا که خواندن متن کیفرخواستی که امروز در این دادگاه نمایشی عرضه شد بخوبی نشان می دهد که دستان این سناریونویسان چقدر از ارائه دلیل برای اثبات مدعای خود نسبت به افراد سیاسی دستگیر شده و احزابشان خالی است و حتی استناد به گفته های آنان در شرایط زندان نیز هیچ کمکی بدانها نمی کند . سراپای این کیفرخواست ( تا آنجا که به افراد و احزاب سیاسی مربوط می شود ) فقط بوی انتقام گیری می دهد آنهم از افراد و احزابی که از سال 76 تاکنون پیگیر راهبرد اصلاحات در درون نظام بوده اند و در مقابل اقتدارگرایی و هدم جمهوریت و اسلامیت نظام مقاومت و ایستادگی کرده اند و شدت این انتقام گیری آنچنان بوده که چشم اینان را بر واقعیت های جاری در کشور کور کرده است .
بررسی ریز و جزئی متن کیفرخواست این دادگاه نمایشی به نظر زائد می رسد چراکه شرح مفصلی که در این متن راجع به انقلاب مخملی داده است قبلا و در ایام تبلیغات انتخابات در جزوه هایی که حامیان احمدی نژاد پخش می کردند در دسترس عموم مردم قرار گرفته و نکته تازه ای ندارد جز استناد به گفته جاسوسی که وجودش غایب است یا دیگرانی که قبلا به همین اتهام گرفتار و آزاد شده اند! اما از آنجا که طراحان سناریوی کودتا و کیفرخواست نویسان خواسته اند سلطه اطلاعاتی خود را بر افراد و احزاب اصلاح طلب با افشای اطلاعات درون گروهی اینان نشان دهند دچار اشتباهاتی فاحش شده اند و با آمیختن راست و دروغ در صدد اثبات اتهامات واهی منتسبه به اینان برآمده اند .
بطور مثال مدعی شده اند آقای تاجیک رئیس دفتر مطالعات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری در دوران ریاست جمهوری خاتمی عضو جبهه مشارکت است که خلاف واقع بوده و ایشان هیچوقت عضو این حزب نبوده است و با همین استناد می توان تکلیف دیگر مدعاهای مطرح شده در این کیفرخواست را دریافت و انتظار داشت که سرانجام این دادگاه نمایشی به کجا منتهی شود .
راقم این سطور به لحاظ قلبی و عاطفی نمی خواهد اما به لحاظ عقلانی نمی تواند از مقایسه برگزاری این دادگاه نمایشی با دادگاههای نظامی نمایشی زمان شاه بگذرد و اینکه اگر انجام آن دادگاهها کمکی به بقا و پایداری آن رژیم کرد برگزاری این دادگاه هم می تواند به بقای حکومت سناریونویسان کودتای فعلی کمک کند و این قانون و حکم الهی از زبان پیامبر گرامی اسلام است که :" ملک با کفر پایدار می ماند اما با ظلم " .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر